جنید مری

معنی کلمه جنید مری در لغت نامه دهخدا

جنید مری.[ ج ُ ن َ دِ م ُرْ ری ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن عمروبن حارث دمشقی. امیر خراسان در زمان هشام بن عبدالملک بود و بسال 116 هَ. ق. درگذشت. ( الاعلام زرکلی ج 1 ص 195 ). و رجوع به حبیب السیر چ قدیم ج 1 ص 261، 262 شود.

معنی کلمه جنید مری در فرهنگ فارسی

ابن عبدالرحمان بن عمرو بن حارث دمشقی امیر خراسان در زمان هشام بن عبدالملک بود و بسال ۱۱۶ ق . در گذشت .

جملاتی از کاربرد کلمه جنید مری

هشام در سال ۱۱۱/۷۲۹ به سبب بازگشت مسلمانان و ناآرامی اوضاع، اشرس بن عبدالله لخمی را برکنار کرده و جنید بن عبدالرحمن مری را جانشین وی نمود.
برزین؛ همچنین نام اشخاص، همچون: پسر جهن، پسر گشتاسب، پدر گشتاسب، نام دهقانی معروف، نام سردار انوشیروان و نام مبارزی بوده ایرانی مری بویس، در اشاره به نام این روستا واژه «بُرزینان» (Borzīnān) را به کار برده و فریدون جنیدی بر نام «بورزنی» که آمارهای دولتی، «برزنون» ش می‌خوانند، تصریح نموده است. چنان‌که می‌دانیم: آذر برزین‌مهر، آتشگاه کشاورزان و برزیگران ایران باستان، بر کوه ریوند در شمال غربی نیشابور، شعله می‌کشیده است. روستای برزنون در کوهستان شمال غربی نیشابور قرار دارد.