جرعه خوردن

معنی کلمه جرعه خوردن در لغت نامه دهخدا

جرعه خوردن. [ ج ُ ع َ / ع ِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) یک شربت یا آشام از آب و شراب خوردن :
تبسم از لبش چون جرعه ای خورد
منادی زد که شیرینی دلم برد.زلالی خوانساری ( از ارمغان آصفی ).

معنی کلمه جرعه خوردن در فرهنگ فارسی

یک شربت یا آشام از آب و شراب خوردن .

جملاتی از کاربرد کلمه جرعه خوردن

به جان آمد دلم باری ز هجر یار غم خوردن بیا تا خانهٔ غم را به یک جرعه براندازیم

در روايت است كه امام رضا عليه السلام فرمود: وقتى سر امام حسين را به شام نزد يزيد بردند، او بر سر سفره غذا بود او و يارانش مشغول خوردن غذا و نوشيدن آبجو بودند، سپس دستور داد سر را در طشتى زير تخت نهادند و او بساط شطرنج بر او پهن كرد و بازى مى كرد و حسين و پدر و جد او را ناممى برد و مسخره مى كرد، وقتى مى برد، سه جرعه آبجو مى نوشيد و زيادى را نزديك طشت روى زمين مى ريخت . 

به پارهای‌کباب دلم نمک پاشند دو جرعه نوش لبت وقت خوردن می ناب

يك نوع از موجودات وقتى اثر خود را مى بخشند كه همه اجزاى آن جمع باشد، (مثلا اگرمانند معجون اجزائى دارد، همه آن اجزاء موجود باشد، كه اگر يكى از آن اجزاء نباشدمعجون و دار و اثر خود را نمى بخشد)، و مانند روزه كه مركب است از امورى كه اگر يكى از آنها نباشد روزه روزه نمى شود، مثلا اگر كسى در همه اجزاى روز از خوردن و سايرمحرمات امساك بكند ولى در وسط روز در يك ثانيه دست از امساك بر دارد، و جرعه اى آب فرو ببرد، روزه اش روزه نيست از جمع شدن اجزاء اينگونه امور تعبير مى كنند به تماميت و در قرآن كريم مى فرمايد: (ثم اتمواالصيام الىالليل ) و يا مى فرمايد: (و تمت كلمة ربك صدقا و عدلا)

تشرين آخر سى روز است . در اين ماه ، باران درشت قطره ازنزول باز ميماند، (691) در آن از نوشيدن آب هنگام شب نهى شده ، ازدخول حمام و جماع بايد كم كرد، در اول هر صبح جرعه اى از آب گرم نوشيدن مصلحت است. از خوردن سبزيهائى مانند كرفس و نعناع و تره تيزك بايد اجتناب كرد.