جدال کردن

معنی کلمه جدال کردن در لغت نامه دهخدا

جدال کردن. [ ج ِک َ دَ ] ( مص مرکب ) بحث. مناظره. گفتگو :
ای حجت بقعه خراسان
با دیو مکن جدال چندین.ناصرخسرو.

معنی کلمه جدال کردن در فرهنگ فارسی

بحث مناظره گفتگو

جملاتی از کاربرد کلمه جدال کردن

در مسابقه آن‌ها در رسلمانیا که اولین رسلمانیا در تاریخ بود که مسابقه اصلی آن، مسابقه زنان بود، بکی لینچ در جدالی جنجالی، موفق به پین کردن رَوزی شد و قهرمان هردو کمربند شد.
از او به عنوان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های نیمهٔ دوم قرن ۲۰ یاد می‌شود؛ شخصیت گورباچف هم‌چنان محل بحث و جدال میان موافقان و مخالفان است. وی طیف وسیعی از ستایش‌ها و جوایز از جمله جایزه صلح نوبل را به دلیل نقش محوری در پایان دادن به جنگ سرد، محدود کردن نقض حقوق بشر در اتحاد جماهیر شوروی و خودداری از مداخلهٔ نظامی در پی سقوط دولت‌های مارکسیست-لنینیست در شرق و اروپای مرکزی و اتحاد دوباره آلمان دریافت کرده‌است؛ برعکس، او در روسیه به دلیل آن‌که جلوی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را نگرفت، اغلب مورد سرزنش و سخره قرار می‌گیرد؛ اتفاقی که باعث کاهش تأثیر جهانی روسیه و بحران اقتصادی در این کشور شد.