جای گرم داشتن. [ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از قرار و آرام گرفتن در جای. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). در جائی قرار و آرام گرفتن و بمراقبه رفتن. ( ناظم الاطباء ). جای گرم کردن. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) : میگذارم دل در آن کو چون بغربت میروم بعد من تا چند روزی گرم دارد جای من.ملانسبتی ( از آنندراج ).رجوع بجای گرم کردن شود.
معنی کلمه جای گرم داشتن در فرهنگ فارسی
کنایه از قرار و آرام گرفتن
جملاتی از کاربرد کلمه جای گرم داشتن
چه جای گرمی و سوگند پیش آن بینا؟ و کَیفَ یُصْرَعُ صَقْرٌ بِصَولةِ الْخَرَبِ؟
ز جای گرم به تلخی ز خواب می خیزند مساز گرم درین تیره خاکدان جا را
هنوز در بزم وصال جای گرم نکرده بود و از جام وصال جرعه ای بیش نخورده، عزیمت آنش خواست که از آن منزل در جای دیگر مقام کند و در موطن تازه تر آرام گیرد، آن ماه را در عماری نشاند و عماری را به آن راه که دلش می خواست براند.
به محمل سفرم بیش از آن حدی درده که جای گرم شود آفتاب را به حمل
رولهای شاهمیگو در مین بهطور مشخص روی یک نان هات داگ به سبک نیوانگلند سرو میشود که به جای کناره روی آن تقسیم میشود و دارای طرفهای صاف برای کباب کردن است. گوشت خرچنگ معمولاً به جای گرم یا داغ، سرد سرو میشود و معمولاً سس مایونز در داخل نان پخش میشود یا روی گوشت پخش میشود. فیلینگ شامل چنگ، پنجه و دم خرچنگ است و کمی چاشنی میشود. چهار اونس یک اندازه سرویس استاندارد است.[نیازمند منبع]
مرا بود در ملک خود جای گرم به مهرم دل نیک و بد بود نرم
جای گرم خود نسازم سرد هر دم چون سپند عمرها می سوزم و چون شمع طاقت می کنم
نیست با پهلوی خشک ما ملایم جای گرم این گیاه ناتوان را برق سنجاب آتش است
نام جرموک در زبان ارمنی به معنی جای گرم است و برای نخستین بار در سده ۱۳ام میلادی توسط تاریخنگار ارمنی، استپانوس اربلیان این نام در کتاب خویش تحت عنوان «تاریخ استان سیسیاکان» نام بردهاست.