معنی کلمه جانور داری در لغت نامه دهخدا جانورداری. [ ن َ / ن ِ /ن ْ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل آنکه جانوران نگاهدارد. شغل جانوردار. نگاهداری جانوران : بوقت استخلاص ماوراءالنهر و خراسان به اسم پیشوری و جانورداری جماعتی را بحشر بدان حدود رانده. ( جهانگشای جوینی ).
جملاتی از کاربرد کلمه جانور داری از کارهای معروف او میتوان به بازی در فیلم اگه جرات داری دوستم داشته باش، جانور و پوست گوزن اشاره کرد. جانور از نطفه تو آری نه کس بخشش وانصاف تو داری وبس