جان ربوده

معنی کلمه جان ربوده در لغت نامه دهخدا

جان ربوده. [ رُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) جان بدر رفته. جان از دست داده. ناتوان. ضعیف :
بیمار جان ربوده برون آمدم ز ری
شاخ حیات سوخته و برگ راه نه.خاقانی.

معنی کلمه جان ربوده در فرهنگ فارسی

جان از دست داده

جملاتی از کاربرد کلمه جان ربوده

ده سال پس از وقایع جنگ ستارگان: قسمت سوم – انتقام سیت (۲۰۰۵) که در آن جدای‌ها به‌وسیهٔ دستور ۶۶ نابود شدند و شاگرد اوبی-وان کنوبی یعنی آناکین اسکای‌واکر به لرد سیت دارث ویدر تبدیل شد، کنوبی به تاتویین می‌رود. او مراقبت از پسر آناکین یعنی لوک اسکای‌واکر را بر عهدهٔ دارد و یک زندگی مخفیانه و در تبعید را برای خود انتخاب می‌کند. دارث ویدر نیز برنامه‌ای را برای کشتن سایر جدای‌هایی که از دستور ۶۶ جان سالم به در بردند، تعیین می‌کند. هنگامی که دختر آناکین یعتی پرنسس لیا توسط طرفداران امپراتوری کهکشانی ربوده می‌شود، کنوبی تصمیم می‌گیرد که از تبعید خارج شود. این امر منجر به رویارویی کنوبی و ویدر می‌شود.
سرّی ست ز جان، چرخ ز بس جان که ربوده ست کز رنگ رخ کاه زند کاه رُبا دم