تیزی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تندی کردن. خشم گرفتن. بدخوئی کردن. مقابل بردباری : بدو گفت کای شاه تیزی مکن که اکنون دگر گشت ما را سخن.فردوسی.ستون خرد بردباری بود چو تیزی کند تن به خواری بود.فردوسی.سخنهایشان بشنو و گو سخن کسی تیز گوید تو تیزی مکن.فردوسی.که هرکس که تیزی کند روز جنگ نباشد خردمند و بارای و سنگ.فردوسی.نکند کندی وقتی که کند پاداشن نکند تیزی وقتی که کند بادافره.فرخی.رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود.
معنی کلمه تیزی کردن در فرهنگ فارسی
تندی کردن خشم گرفتن بدخوئی کردن
جملاتی از کاربرد کلمه تیزی کردن
بازپخت موضعی ممکن است با تغییر شکل تیغه خیلی مشکل شود. موقع بازپخت یک شمشیر دولبه با تیزی در امتداد طول آن، نوک تیغه ممکن است قبل از ساقه آن به دمای مناسب برسد. آهنگر ممکن است بتواند دما را از طریق روشهایی مثل ریختن آب در امتداد بخشهای مشخصی از لبه یا سرد کردن آن با یخ کنترل کند که در اثر آن دمای مناسب در تمامی لبه به صورت همزمان حاصل میشود. بدین ترتیب، گرچه زمان کمتری نسبت به سخت کاری موضعی با خاک رس مصرف میشود، اما وقتی فرایند آغاز میشود، آهنگر باید به دقت مراقب هدایت حرارت باشد. مجال کمی برای اشتباه وجود دارد و خطا در شکلدهی منطقه سخت شده به راحتی قابل تصحیح نیست. اگر چاقو یا شمشیر انحنا یا یک شکل غیرمعمول یا نوکی بسیار تیز داشته باشد، کار مشکلتر نیز خواهد شد. شمشیرهای بازپخت شده بدین روش، مخصوصاً شمشیرهای دولبه عموماً باید پهنتر باشند، مثل قداره، تا فضای بیشتری برای شیب لازم داشته باشند. به هر ترتیب، بازپخت موضعی شکل تیغه را تغییر نمیدهد.
سرش کردن از تیزی من تهی نمودن بدو روزگار بهی
بسیاری از کیسها بخصوص از جنس فلز دارای لبههای بسیار تیزی هستند که باید در زمان باز کردن درب کیس مراقب کرد تا آسیبی به دست یا انگشت وارد نشود.
منیتیتتیتاین تیره دارای بدنی کشیده و بلند و دندانهای نیش بزرگ و تیزی هستند که پاره کردن طعمهٔ شکار شده را تسهیل میبخشد. این ماهیها دارای فلسهای ریزی هستند و بدنی نقرهای و پشتی آبی رنگ دارند. همچنین فاقد کیل شکمی و خط جانبی هستند و شکاف دهان فوقانی آنها کوچک بوده و چشمانشان نمیرسد.
در کنار این معبد یک موزه تمساحها وجود دارد که حاوی تمساحهای مومیایی شده از ایام و زمان فراعنه میباشد، کما اینکه در معبد کوم آمبو نقاشی جامها و کاسههایی را میتوان مشاهده نمود که برای بیرون کشیدن خون از بدن از آن استفاده میکردهاند و آن چیزی که ما آن را امروزه بنام حجامه میشناسیم، فراعنه از این کار برای درمان و علاج استفاده میکردهاند. آنها خون را از بدن توسط شیشههای معدنی که در سردابها و آثار باقیمانده از مصریهای قدیم پیدا شدهاست، بیرون میکشیدند. ابتدا یک قسمت از بدن را توسط شیی تیزی که از شاخ گوسفند درست شده بود زخم میکردند و بعد توسط یک جام و کاسه شیشهای که با انداختن یک پنبه و روشن کردن آن هوای آن را کشیده بودند خون را از بدن خارج میکردند.
قربانی کردن در این معبد که همواره همزمان با ساخت طبقات جدید بودهاست با استفاده از اشیا تیزی از جنس فلدسپات انجام میشده که نمونههایی از آنها در کاوشها بدست آمده اند. همچنین مجسمههایی از همین جنس یا از جنس سنگ یشم از دیگر آثاری هستند که در کنار موزائیکها و زیور آلات، دیگر یافتههای این معبد را تشکیل میدهند که عموماً کاربرد ذهبی داشته اند.