توقع کردن

معنی کلمه توقع کردن در لغت نامه دهخدا

توقع کردن. [ ت َ وَق ْق ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خواهش کردن. خواستن. تمنی کردن. درخواست کردن : اگر مثلاً در ملک ، مشارکت توقع کنی مبذول است. ( کلیله و دمنه ). از حسن قیام به قضای حقوق انعام و اکرام که درباره او فرموده بودتوقع کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 341 ).
در وصل ازو توقع مکتوب می کنم
با طاقتی مرا به دیار دگر کشید.صائب ( از آنندراج ).رجوع به توقع و توقع داشتن شود.

معنی کلمه توقع کردن در فرهنگ فارسی

خواهش کردن خواستن

جملاتی از کاربرد کلمه توقع کردن

خنثی بودن هنگامی حفظ می‌شود که گرمای تولید شده توسط متابولیسم انسانی اجازهٔ پراکنده شدن داشته باشند تا به این صورت تعادل دمایی با محیط اطراف حفظ شود. فاکتورهای اصلی که بر آسایش تأثیر می‌گذارند آنهایی هستند که اتلاف و کسب گرما را تعیین می‌کنند، از جمله سرعت متابولیک، عایق کردن لباس‌ها، دمای هوا، دمای تابشی میانگین، سرعت هوا و رطوبت نسبی. پارامترهای روان‌شناسی از قبیل توقعات فردی نیز بر آسایش تأثیر می‌گذارند.
(در محدوده وب ۲٫۰) شرکت‌ها باید تصمیم بگیرند که برای کارشان وبلاگ بسازند یا نسازند!، و اینکه به هر حال می‌خواهند نظر مشتریانشان در مورد محصولاتشان را به دیگران نشان بدهند یا خیر. شرکت‌ها به سمت و سوی فعال‌سازی و کاربردی‌تر کردن نظرات مشتریانشان در کسب و کارشان هستند، تا بتوانند نیازمندی‌های مشتریانشان و توقعات نحوه تعامل خرید و فروششان را بهتر برآورده سازند.
امپراتور گوانگ‌شو، در سال ۱۸۹۲، سعی کرد، اقداماتی سخت‌گیرانه را برای کاهش مخارج حکومتی انجام دهد که این اقدامات، یکی از معدود موفقیت‌های اداری او بود. این موضوع اما فقط یک پیروزی جزئی بود، زیرا او مجبور بود هزینه‌های بالاتری را برای راضی نگه داشتن سیکسی و برآورده کردن توقعات او، تصویب و هزینه کند.
او به عنوان یک حاکم نسبتاً روشنفکر شناخته می‌شد که به رسانه‌های خصوصی در کنار رسانه‌های خارجی اجازه کار کردن داد؛ ولی از آن‌ها توقع داشت که خودسانسوری کنند و از نقد و نکوهش زاید و خانواده سلطنتی خودداری کنند.
خانه‌های تمامی آن‌ها در مرز بود و حتی در کودکی از بویی توقع می‌رفت که در پاک‌سازی زمین و زرع محصولات همکاری نماید. بویی و خواهر و برادرش در خانه آموزش داده شدند و خواندن و نوشتن را به زبان انگلیسی فرا گرفتند. رزین همراه نزد برادر بزرگش جیمز صحبت کردن، خواندن و نوشتن اسپانیایی و فرانسوی را به‌صورت روان آموخت. به کودکان نیز شیوه زندگی در مرز و به همین‌گونه طریقهٔ ماهی‌گیری و ادارهٔ مزرعه و کشت زرع آموزش داده شد.