تقرب بلعم بن باعورا

معنی کلمه تقرب بلعم بن باعورا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقرب بلعم بن باعورا (قرآن). یکی از کسانیکه در پیشگاه خداوند سابقه تقرب را داشته است بلعم باعورا بوده است.
بلعم بن باعورا،دارای سابقه تقرب در پیشگاه خدا بوده است که در این مورد خداوند می فرماید:واتل علیهم نبا الذی ءاتینـه ءایـتنا فانسلخ منها فاتبعه الشیطـن فکان من الغاوین• ولو شئنا لرفعنـه بها...و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد! •و اگر می خواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا می بردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون می آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می کند؛ (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمی شود! (این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)! .
← عاقبت بلعم
۱. ↑ اعراف/سوره۷، آیه۱۷۵.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۰۷، برگرفته از مقاله «تقرب بلعم بن باعورا»
...

جملاتی از کاربرد کلمه تقرب بلعم بن باعورا

بر پایه روایات اسلامی که بیشتر آن‌ها منقول از وهب بن منبه و کعب‌الاحبار است، ایوب پیامبر و رئیس بنی‌اسرائیل و از نوادگان اسحاق بوده که در بَثنَه در سرزمین شام می‌زیسته‌است، پس از بالغ بن بعور (شاید بلعم بن باعور) بر بنی‌اسرائیل ریاست یافت و همسر او که با نام‌هایی چون رَحمه (یا رحیمه، الیا یا لیا) معرفی شده را به یک واسطه از نسل یوسف پیامبر دانسته‌اند.

صاحب كامل التواريخ طبق نظر آن ها كه گفته اند موسى از دنيا نرفت تا وقتى كه اريحا فـتـح شـد، نـقـل مـى كـند كه موسى از تنه خارج شد و به سوى شهر اريحا حركت كرد وپيشاپيش لشكرش يوشع بن نون و كالب بن يوفنا بودند. هنگامى كه به شهر اريحا رسـيدند، جبّاران شهر به نزد بلعم بن باعور كه از اولاد لوط بود رفتند و بدو گفتند:مـوسـى آمده تا با ما بجنگد و ما را از شه رو ديارمان بيرون كند. تو آن ها را نفرين كن .بـلعـم ـ كـه اسـم اعظم خدا را مى دانست - به ايشان گفت : پيغمبر خدا و مردمان باايمان رانفرين كنم با اين كه فرشتگان الهى همراه ايشان هستند؟ آن ها اصرار كردند ولى او امتناعورزيد تا آن كه نزد همسرش آمدند و هديه اى براى آن زن آوردند و از او خواستند تا به هـر تـرتيبى شده شوهرش را با اين كار موافق سازد تا به موسى و لشكريانش نفرين كند. زن با اصرار عجيبى او ار حاضر كرد.