تقدیر رفتن
معنی کلمه تقدیر رفتن در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تقدیر رفتن
چون ترا سر گشتگی تقدیر شد بایدت رفت، ار چه رفتن دیر شد
رستم قهرمان بزرگ ایران زمین، در پی یافتن اسب گمشده خود (رخش) به شهر سمنگان پا میگذارد و در نهایت دل در گرو عشق تهمینه، شاهزاده زیبا روی سمنگانی مینهد. اما تقدیر چیز دیگری میخواهد و رستم برای کمک به میهنش، پیش از تولد فرزند خود مجبور به ترک سمنگان و رفتن به جنگ میشود و …
ایزد اندر دل او دفتر تقدیر نهاد هرچه خواهد بود از رفتن تقدیر چنان