[ویکی فقه] تعالیم وحی (قرآن). وحی الهی دارای آموزه ها و تعالیم گوناگونی است. در این مقاله آیات مرتبط با تعالیم وحی معرفی می شوند. احسان و نیکی به پدر و مادر و خوش رفتارى با آنان، آموزه اى وحیانى:وَ قَضى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیماً ذلِکَ مِمَّا أَوْحى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ ... اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳. رعایت میانه روی و اعتدال در انفاق و مصرف، حکمتى وحیانى:وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً ذلِکَ مِمَّا أَوْحى إِلَیْکَ رَبُّکَ .... اسراء/سوره۱۷، آیه۲۹. پرداخت حقوق خویشاوندان، مساکین و در راه ماندگان، سفارشى وحیانى:وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ .... ذلِکَ مِمَّا أَوْحى إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ .... اسراء/سوره۱۷، آیه۲۶. ...
جملاتی از کاربرد کلمه تعالیم وحی
بر اساس تعالیم بهاءالله، همهٔ حقیقت، از جمله وحی، نسبی است. خدا، ذات حقیقت، چنان فراتر از آفرینش اوست که در طول ابدیت، انسانها هرگز قادر نخواهند بود که تصویری از خدا شکل دهند و به چیزی جز تعمیق پیوسته و عمیق از صفات و خصوصیات خداوند دست یابند. این خصوصیات بهطور برجسته، دوره به دوره، به واسطهٔ یک سری پیامبر که هدف خداوند را برای بشریت آشکار میکنند، نمایان میشود. گرچه این پیامبران الهی در طول تاریخ به عنوان مظاهر مستقل و حتّی انحصاری خداوند پنداشته شدهاند، امّا بهائیان آنها را عاملان یک روند واحد الهی که به تدریج در حال پیشرفت و ترقی است میدانند. این آموزه بدان معنی است که پس از بهاءالله هم پیامبران دیگری خواهند آمد امّا مهمتر از آن موضع اسلام ارتدکس که محمد خاتِمالنبیین و در نتیجه حامل وحی نهایی خدا برای بشریت است را رد میکند. به همین دلیل از همان اوّل، یعنی از زمان قاجار، علمای امور و روحانیون اسلامی بر آن شدند با تحریف تاریخ و تعالیم آئین بهائی مردم را نسبت به این تعلیم و تعالیم دیگر این آئین، مانند مساوات بین زن و مرد، تحری حقیقت، و منع منبر و روحانی، ناآگاه نگاه دارند و آتش تعصب را در میان عامهٔ مردم شعلهور کنند.
مورمونها آیین خود را «جنبشی احیاگر» میدانند و بر این باورند که تعالیم، آداب و رسوم و سازمان کلیسا که بر اثر نافرمانی بشر در قرون اولیه میلادی به ورطهٔ نابودی سپرده شده بود، از طریق وحی الهی به جوزف اسمیت احیا شدهاست.
نبوت که از واژه نبأ به معنای خبر گرفته شدهاست، به فردی گفته میشود که از غیب خبر دارد و به عنوان پیامبر مبعوث شدهاست. پیامبران گیرندگان وحی هستند و به همین جهت رسول نیز عنوان گرفتهاند. بر اساس تعالیم اسلامی، پیامبران به جهت آنکه وحی را با شعور باطنی خویش آمیخته نکنند، معصوم هستند. یکی از ویژگیهای پیامبران که برای شناخت آنها از دیگران و راستی گفتههایشان وجود دارد، داشتن معجزه است. از میان پیامبران پیش از اسلام، چهار تن که پنجمین آنها محمد، پیامبر اسلام است؛ به عنوان اولوالعزم یاد شدهاست که صاحب کتاب و شریعت بودهاند. بر اساس دیدگاه اسلامی، محمد از سایر پیامبران، برتری چشمگیری دارد. از ویژگیهای محمد که نسبت به سایر پیامبران او را ممتاز کردهاست، خاتم پیامبران لقب گرفتن او توسط مسلمانان است. بر این اساس پس از محمد دیگر پیامبری مبعوث نخواهد شد. از معجزات محمد به عنوان پیامبر اسلام؛ قرآن مهمترین معجزه او قلمداد شدهاست.
بهطور خلاصه، ظهور تدریجی وحی شرح و اضافاتی است بر تعالیم ویژهٔ اسلامی در مورد نبوت (پیامبری). تفاوت اصلی در این است که در تعالیم اسلامی، سلسلهٔ پیامبران با آدم آغاز و با محمد پایان مییابد. در دیدگاه بهائی این سلسله یک دورهٔ کامل نبوت را تشکیل میدهد و با دعوت باب به سال ۱۸۴۴ یک دورهٔ جدید به نام «دورهٔ تحقق» آغاز شده است. این دیدگاه بهائی مشابه دیدگاه شیعه است که با وجود پایان نبوت توسط محمد، مرجعیت مطلق دینی توسط امامان معصوم ادامه پیدا میکند. آموزهٔ ادوار در تشیع اسماعیلی هم ممکن است تأثیر غیرمستقیمی از طریق مکتب شیخیه بر این دیدگاه بهائی داشته باشد. مهم است بدانیم که در تعالیم بهائی پایانیبودن نبوت محمد قبولشده است، اما امکان ظهور جایگاه جدید ارادهٔ الهی وجود دارد. در تعالیم بهائی از اصطلاحات قرآنی «نبی» و «رسول» استفاده نمیشود و باب و بهاءالله به عنوان «مظهر الهی» یاد میشوند، اصطلاحی که از مکتب وحدت وجود ابن عربی برگرفته شده است. بسیاری از ایدههای ظهور تدریجی وحی از نظر اسلامی و شیعی بدون اشکال هستند و فقط دو نکته باعث شد که جنبشهای بابی و بهائی از نظر اسلامی خارجشده از دین اسلام محسوب شوند: (۱) اعلام شریعت جدید توسط باب و (۲) قائلشدن مقامی مشابه محمد برای باب و بهاءالله، با وجود تفاوت در اصطلاحات. شالودهٔ اصلی ظهور تدریجی وحی تفاوت چندانی با تفکرات «الهیات تدریجی»، که در حلقههای مسیحی در نیمهٔ دوم سدهٔ نوزدهم مطرح شد، ندارد.