تصرف باطل

معنی کلمه تصرف باطل در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تصرف باطل (قرآن). به هر کار ارادی در یک مال که دارای اثر شرعی است تصرف در آن مال گفته میشود.
اجتناب از تصرف در اموال و ثروت به دست آمده از راههای باطل لازم است.«ولاتاکلوا امولکم بینکم بالبـطـل...»؛ و اموال یکدیگر را به باطل (و ناحق) در میان خود نخورید! و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه ، (قسمتی از) آن را (به عنوان رشوه ) به قضات ندهید، در حالی که می دانید (این کار، گناه است)! «یـایها الذین ءامنوا لاتاکلوا امولکم بینکم بالبـطـل...»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع ) نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت شما انجام گیرد. و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است. «واخذهم الربوا وقد نهوا عنه واکلهم امول الناس بالبـطـل...»؛ و (همچنین) بخاطر ربا گرفتن، در حالی که از آن نهی شده بودند؛ و خوردن اموال مردم بباطل؛ و برای کافران آنها، عذاب دردناکی آماده کرده ایم. «یـایها الذین ءامنوا ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیاکلون امول الناس بالبـطـل...»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! بسیاری از دانشمندان ( اهل کتاب ) و راهبان ، اموال مردم را بباطل می خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمی دارند! و کسانی که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می سازند، و در راه خدا انفاق نمی کنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!

جملاتی از کاربرد کلمه تصرف باطل

از اينجا مى فهميم كه نظام در آن زندگى غير نظام در زندگى دنياى مادى است چون اگرنظام آنجا هم مانند نظام دنيا بود چاره اى جز تعاون و اشتراك نبود و ليكن انسان زندگىماديش را پشت سر گذاشته ، به سوى پروردگارش روى آورده ، و در آنجا تمامى علومعمليش نيز باطل مى شود، ديگر لزومى نمى بيند كه ديگران را استخدام كند، و در شؤ ونآنان تصرف نمايد، و ديگر احتياجى به تشكيل اجتماعى مدنى و تعاونى احساس نمى كند(آنطور كه گفتيم زندگى دنيا مجبورش كرد به اينكهتشكيل اجتماع دهد).
اگر بیضه قدری از تصرف مرغ و تسلیم او بیرون آید و مدد از و منقطع شود در حال خاصیت مرغی که در بیضه تعبیه بود باطل گردد و نه بیضه باشد و نه مرغ و هر بیضه که در تصرف مرغی فاسد شد اگر جمله مرغان جهان جمع شوند آن بیضه را بصلاح باز نتوانند آورد.
بنابراين خود را مستقل ديدن ، و از پروردگار خودغافل شدن ، و جميع اوهام و افكار باطل و هر شرك و ستمى كه مترتب و متفرع بر آن است ،همه اينها از تصرفات شيطان است ، گرچه چنين شخصى از آنجا كه خود رامستقل مى داند، اين اوهام و افكار را نيز از خود مى پندارد، زيرا معنى فريب شيطان خوردنو در تحت ولايت او درآمدن همين است كه انسان گمراه بشود و نداند چه كسى او را گمراهكرده است .(340)
پس از تهاجم، قرمطیان مکه را در ژانویه ۹۳۰ غارت کردند و در همان سال عمان را تصرف کردند، اما مشکلات داخلی پیشروی آنها را متوقف کرد. یک جوان ایرانی که در عراق اسیر شده بود به نام ابوالفضل به عنوان مهدی شناخته شد و قدرت به او رسید. با این حال، رفتار نامنظم او به سرعت نشان داد که او شخصیت هزاره‌گرای مورد انتظار قرمطیان نیست و او به قتل رسید. این رویداد باعث تضعیف روحیه قرمطیان شد، که پس از آن به دنبال روابط مسالمت آمیز با عباسیان بودند. با این وجود، تهاجم ۹۲۷–۹۲۸ به شدت اوضاع مالی و سیاسی در خلافت عباسی را وخیم کرد، که به دور باطلی از کودتاهای نظامی و جنگ داخلی در میان جنگ‌سالاران منتهی شد و در سال ۹۴۶ با تسخیر عراق توسط آل بویه به اوج خود رسید.