تسریع کنندۀ شخصی دور

معنی کلمه تسریع کنندۀ شخصی دور در فرهنگستان زبان و ادب

{distal personal factor} [اعتیاد] هریک از عوامل تسریع کنندۀ بازگشت که ناشی از ساختار وراثتی و پیشینۀ شخصی فرد است

جملاتی از کاربرد کلمه تسریع کنندۀ شخصی دور

اما دیدگاه نولدکه با رویکرد به متن شاهنامه نمی تواند درست باشد. درواقع مرجع مطالعه ما شاهنامه فردوسی است و باید بر پایه آن قضاوت کرد و خود را از تصورات شخصی دور نگه داشت. برای نمونه در همین صفحه دیده میشود که فردی هاماوران را اکباتان شناسا کرده بدون توجه به اینکه کیکاوس از سواحل مکران با کشتی به آن سو رفته است.
«انگار نه انگار که این بچه مال این مملکت بوده. جمعه ششم آبان مراسم چهلم بود. برنامه گرفتیم، رفتیم سر مزار. مردم آمدند و شعار می‌دادند. آن‌قدر لباس شخصی دور و برمان ایستاده بودند و تذکر می‌دادند که زود مجلس را تمام کنید. نصفه و نیمه مراسم را تمام کردیم که کسی آسیب نبیند. همه به خاطر رضا آمده بودند، نمی‌خواستم کسی مثل رضا شود.»