تسبیح پیامبر

معنی کلمه تسبیح پیامبر در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تسبیح پیامبر (قرآن). خداوند تعالی در قرآن به رسول مکرم اسلام ص امر می کند که بعد از انجام سجده ها یا به عبارتی انجام نمازهای واجب تسبیح او را بگوید.
تسبیح پروردگار بعد از سجده ها، از وظایف پیامبر صلی الله علیه وآله:•«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُود:و در بخشی از شب او را تسبیح کن، و بعد از سجده ها!» این آیه رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله وسلّم ) را دستور می دهد که خدای تعالی را از آنچه در باره اش می گویند تسبیح کند و منزه بدارد، تنزیهی که تواءم با حمد او باشد. و حاصل اش این است که می خواهد تا برای او فعل جمیل اثبات نموده ، هر نقص و ننگی را از او دور بدارد. و تسبیح قبل از طلوع آفتاب می تواند با نماز صبح منطبق شود، یعنی می شود گفت مراد از آن ، نماز صبح ، و مراد از تسبیح قبل از غروب ، نماز عصر و یا ظهر و عصر باشد.یعنی در پاره ای از شب، تسبیح گو، که این نیز می تواند با نمازهای مغرب و عشاء منطبق باشد." وَ أَدْبارَ السُّجُودِ"- کلمه" ادبار" جمع" دبر" است، و در عبارت است از منتهی الیه هر چیز، البته منتهی الیه آن و ما بعدش. و گویا مراد از آن، تسبیح بعد از همه نمازها باشد، چون سجده، در آخر هر رکعت از نماز است، و قهرا با تعقیبات نمازهای پنجگانه منطبق می شود. بعضی گفته اند: مراد از آن نافله هایی است که هر نمازی دارد. و بعضی گفته اند:مراد دو رکعت و یا چند رکعت نماز بعد از نماز مغرب است. و بعضی گفته اند: مراد از آن نماز وتر است که در آخر نافله های شب قرار دارد. در حدیث آمده است که امام علی ع فرمود:" أَدْبارَ السُّجُودِ" دو رکعت نافله ای است که بعد از مغرب می خوانند (توجه داشته باشید نافله مغرب چهار رکعت است که در اینجا فقط به دو رکعت آن اشاره شده) و" إِدْبارَ النُّجُومِ " دو رکعت نافله صبح است که قبل از نماز صبح و به هنگام غروب ستارگان بجا می آورند"در روایتی نیز آمده است که منظور از" أَدْبارَ السُّجُودِ" همان نماز وتر است که در آخر شب انجام می شود. در این آیات خداوند تعالی به پیامبر اکرم ص دستور می دهد که در پاره ای از شب، و بعد از انجام فرائض تسبیح گوید.

جملاتی از کاربرد کلمه تسبیح پیامبر

در سال‌های اول ازدواج، علی پول کمی کسب می‌کرد. او از چاه آب می‌کشید و مزارع دیگران را آبیاری می‌کرد. فاطمه نیز خود خدمتکاری نداشت و خود غلّات را با دست آسیاب می‌کرد و بر اثر کار دستانش تاول زده‌بود. روزی علی خبردار می‌شود که پیامبر چند بَرده دریافت کرده‌است. علی، فاطمه را می‌فرستد تا یکی از این برده‌ها را از پدرش دریافت نماید. فاطمه پیش پدر می‌رود، اما در خود این جسارت را نمی‌بیند که چنین درخواستی نماید. سرانجام علی خود به‌همراه فاطمه راهی منزل پیامبر می‌شود، اما درخواست او از طرف پیامبر رد می‌شود. پیامبر به آن‌ها می‌گوید که «او نمی‌تواند اجازه دهد که اصحابِ صُفّه از گرسنگی رنج بکشند» و «من باید برده‌ها را بفروشم و پول آن‌ها را صرف کمک به آن‌ها کنم». پیامبر درعوض، ذکری که به تسبیح فاطمه زهرا معروف است را به زوج جوان می‌آموزد. گویند علی هیچ‌گاه پیش از خواب، گفتن این ذکر را ترک نمی‌کرد.