تزویر داشتن

معنی کلمه تزویر داشتن در لغت نامه دهخدا

تزویر داشتن. [ ت َزْ ت َ ] ( مص مرکب ) دورویه بودن و مکر داشتن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تزویر شود.

معنی کلمه تزویر داشتن در فرهنگ فارسی

دو رویه بودن و مکر داشتن .

جملاتی از کاربرد کلمه تزویر داشتن

مخالفان نظریه در پاسخ می‌گویند، پنهان نگه داشتن قتل بردیا به دستور کمبوجیه بوده‌است. کسی توانایی پایداری و مقابله با خواست کمبوجیه را نداشته‌است. همچنین بردیا به عنوان یک شاهزاده با عموم مردم سروکاری نداشته‌است. ظهور یک عده از مدعیان دیگر که در آغاز سلطنت داریوش دایم خویشتن را به جای اشخاص دیگر جا می‌زدند و حتی بعضی از آن‌ها نیز خود را بردیا برادر کمبوجیه می‌خواندند، نشان می‌دهد که در آنگونه احوال ادعای یک مغ زیاد غریب نبوده‌است. در پارس نیز شخص دیگری به نام وهی یزدات که به نام بردیای دروغین دوم مشهور است، خود را بردیا پسر کوروش خواند و قشون ساخلویی که در پارس بودند به او گرویده، بر داریوش شوریدند. در بابل نیز یک نفر ارمنی ادعا کرد که پسر نبونید است و به عنوان بخت‌النصر سوم دعوی سلطنت می‌کرد. چیزیکه حاکی از جعل و تزویر در تمام اخبار مربوط به این رشته از طغیان‌ها باشد، در روایات نسل‌های بعد از داریوش نیز یافت نمی‌شود.