ترک دادن

معنی کلمه ترک دادن در لغت نامه دهخدا

ترک دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) قطع کردن. پایان دادن. خاموش ساختن. رها کردن :
سنّت عشق سعدیا ترک نمیدهی بلی
کی ز دلم بدر رود خوی سرشته در گلم.سعدی.باک مدار سعدیا گر به فدا رود سری
هر که به معظمی رسد ترک دهد محقّری.سعدی.نشست شعله آواز بلبلان صائب
برای خاطر گل ترک آه و ناله بده.صاحب ( از آنندراج ).

جملاتی از کاربرد کلمه ترک دادن

ترکان که در زبان چینی آنان را توکیو یا توچیو می‌نامیدند، خودشان را از قوم آسنا، یکی از قبایل هون‌ها می‌دانستند؛ و نام خود را از کوه‌هایی که در دامنهٔ آن اسکان یافته بودند، گرفتند. شغلی که آن‌ها در میان طایفه ژوآن ژوآن به آن مشغول بودند، آهنگری بود. پس از مدتی با ژوآن ژوآن‌ها اختلاف پیدا کرده و تومن که فرماندهٔ سپاه ترک بود قادر به شکست و فراری دادن آن‌ها شد. فرمانده ترکی که بعد لقب خاقان گرفت، امپراتوری بزرگ تشکیل داد. پس از تومن، پسرش کولو و پس از او برادرش موکان خان به قدرت رسیدند که همزمان با خسرو انوشیروان است. موکان، تأسیس کنندهٔ امپراتوری شرقی است که به آن‌ها خاقان می‌گفتند و ایستامی، تأسیس کنندهٔ امپراتوری غربی است که به آن‌ها سین‌جیبو می‌گفتند و بنابر گفتهٔ طبری در منابع اسلامی، نام این پادشاه «اسنجی بو» است و همان‌طور که گفته شد وی با ایران متحد شد، هپتالیان را شکست دادند و سرزمین آن‌ها را میان خود تقسیم کردند. پس از مدتی خسرو برای اینکه این رابطه را محکمتر سازد با دختر خاقان نیز ازدواج کرد که هرمزد را به دنیا آورد. پس از مدتی در شرق و شمال ایران پیشروی‌هایی کردند و حتی بعضی از آن‌ها به ماورا قفقاز آمدند. خسرو در برابر آن‌ها برای جلوگیری از پیشروی‌هایشان، بر استحکامات خود در دربندها افزود. پس سین‌جیبو فرستادهٔ خود را به نام ماینک، به دربار ایران فرستاد و خواستار معافیت گمرکی کالای ابریشم از ایران به روم شد و وقتی خسرو نپذیرفت، میانهٔ ایستامی و خسرو بهم خورد و پس از آن بود که ترکان علیه ایران با رومیان متحد شدند.
روحانی معتقد است مسئولان وزارت کشور نباید بین اقوام و مذاهب مختلف، ادیان رسمی در دادن حقوق شهروندی تفاوتی قائل شود؛ چرا که همه در این حقوق برابر هستند و هیچ فرق بین یک ترک، لر، بلوچ و عرب وجود ندارد. وزارت کشور همان وزارتخانه‌ای است که مسئولیت دارد حقوق شهروندی را در سراسر کشور به صورت یکسان و برای همه ایرانیان به اجرا در بیاورد و باید این احساس در بین مردم وجود داشته باشد. احساس تساوی، عدالت و فرصت برابر باید برای همه مردم به وجود آید.
اوحدی پندم همی گوید که: ترک عشق کن دیدن رویی چنان و دادن پندش ببین!