ترازو مثقال
معنی کلمه ترازو مثقال در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ترازو مثقال
چه تنگ روزی مردم که چرخ هر ساعت در افکند به ترازوی روزیم مثقال
به پیش بحر عطای تو ابر قطره شود بر ترازوی جود تو کوه مثقال است
مرا بفر تو باید که در ترازوی نظم خواطر شعرا کم سزد ز یک مثقال
هزار مثقال اندر ترازوی شعرا کسی جز او ننهاد اندرین جهان یکسر
ضمیر منگهر مدح تو چنان سنجد که در ترازوی او مشتری بود مثقال
به ترازوی اجر سنجیده نشئه را قدر و جرعه را مثقال