معنی کلمه تخم نهادن در لغت نامه دهخدا تخم نهادن. [ ت ُ ن ِ / ن َ دَ ] ( مص مرکب ) تخم کردن. تخم گذاشتن جانوران اعم از ماکیان و جز آن : خود هیچ کرم بید شنیده ست هیچکس کو تار بست و تخم نهاد و حصار کرد.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 152 ).