[ویکی فقه] تحیر قوم لوط (قرآن). خداوند درباره سرمست و متحیر بودن قوم لوط به جان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم سوگند یاد کرده است. لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون.(به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده اند)!) ← معنای عمارت آلودگی به فحشا و انحرافات جنسی، مایه مستی و سرگردانی قوم لوط بود.وجآء اهل المدینة یستبشرون((از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند.) لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون. مانع تحیر قوم لوط رعایت تقوای قوم لوط، مانع گرفتاری آنان از افتادن در وادی حیرت و سرگردانی بود.واتقوا الله ولاتخزون(و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید!») لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون.
جملاتی از کاربرد کلمه تحیر قوم لوط
تـعـبـيـر بـه (هـذه القـريـة ) (ايـن آبادى ) دليل بر اين است كه شهرهاى قوم لوط درمجاورت سرزمين ابراهيم بود.
اين آيه شريفه حكايت پاسخى است كه فرشتگان به ابراهيم (عليه السلام ) داده ومجادله آن جناب را قطع كردند و آن جناب بعد از شنيدن آن قانع شد و ديگردنبال نكرد چون فهميد كه اصرار كردن در برگرداندن عذاب از قوم لوط هيچ فايده اىندارد چون قضاى الهى در آن باره رانده شده و عذابشان حتمى گشته و خواه ناخواه واقعخواهد شد پس اينكه گفتند: (يا ابراهيم اعرض عن هذا) معنايش اين است كه از اين وساطتو جدال صرفنظر كن و هيچ طمعى به نجات آنان مبند كه طمعى خام و ناشدنى است .
رواياتى درباره قوم لوط و فرشتگان ميهمان او و هلاكت آن قوم
كار رسوائى قوم لوط به جايى رسيد كه اگر پسرى از قلمرو آنان مى گذشت ،سختدرمعرض خطرقرارمى گرفت وآبرويش راازدست مى داد!
12. راوى ميگويد زنى از من خواست از امام صادق عليه السلام براى او اجازه ورود بگيرم. حضرت عليه السلام اجازه دادند. پس از ورد پرسيد. حد زنان همجنس باز چيست ؟فرمودند: همان حد زناكار است . هنگامى كه روز قيامت فرا رسد آنها را مى آورند. در حالىكه با قطعه هايى از آتش پوشيده شده اند، روسريهايى آتشين بر سر آنهاست ؛لباسهايى آتشين پوشيده اند؛ عمودى آهنين و از آتش در اندرون آنها فرو رفته و بهسر آنها رسيده است و با اين حال آنها را در جهنم مى اندازند. اى زن ! اينعمل براى اولين بار در ميان قوم لوط انجام شد. مردان به يكديگر اكتفا نموده و زنانبدون مردد ماندند. بهمين جهت كارى همچون كار مردان خود انجام دادند.
74. بعد از آنكه حالت ترس از ابراهيم بر طرف شد و بشارتى كه شنيده بود در دلش جاى گرفت و خوشحالش كرد، شروع كرد درباره قوم لوط با فرستادگان ما بگومگو كردن .
مـنظور از (مراوده قوم لوط از ميهمانان او) اين است كه از او خواسته اند ميهمانان خود راكـه هـمـان فرشتگان باشند تسليم ايشان كند، و منظور از (طمس ديدگان ايشان ) محوديـدگان ايشان است ، و در جمله (فذوقوا...) التفاتى از غيبت به خطاب شده ، چون دراول آيه قوم لوط غايب فرض شده بودند، و در اين جمله روى سخن به خود آنان كرده ، مىفـرمـايـد: پـس بچشيد عذاب مرا، و غرض از اين التفات اين بوده كه بيشتر توبيخشان كرده باشد،
اين قريه اى كه باران بلا، بر آن باريد قريه قوم لوط است كه خداى تعالى بارانىاز سنگ سجيل بر آن بباريد، و تفصيل داستانش در سوره هاىقبل گذشت .
در آيـات قـرآن مـى خـوانـيـم كه چند قوم گنهكار به وسيله صيحه آسمانى مجازات شدنديـكـى هـمـيـن قـوم ثـمـود بـودند و ديگر قوم لوط (سوره حجر آيه 73) و ديگر قوم شعيب(سوره هود آيه 94).
اما تصور نكنيد كه اين سنگها مخصوص قوم لوط بودند، آنها از هيچ قوم و جمعيت و گروهستمكار و ظالمى دور نيستند (و ما هى من الظالمين ببعيد).