تحمیل واقع. [ ت َ ل ِ ق ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) نزد بلغا عبارتست از آنکه وجود عینی رادر وقوع حالی حملی لطیف پیدا کند، و سببی در بیان آورد که آن چیز از آن غرض پدید آمده است. و آن حال ازاین معنی حاصل شده. مثال در صفت ستون سنگین ، شعر: چو نزدیک ستون شه بار آورد ستون پیشش به یک پای ایستاده. کذا فی جامع الصنایع. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
معنی کلمه تحمیل واقع در فرهنگ فارسی
نزد بلغا عبارتست از آنکه وجود عینی را در وقوع حالی حملی لطیف پیدا کند و سببی در بیان آورد که آن چیز از آن غرض پدید آمده است .
جملاتی از کاربرد کلمه تحمیل واقع
ولی این امر، مانع آن نیست که حضانت مطابق این قانون، حق بهشمار نیاید؛ زیرا درخواست تحمیل تکلیف شخصی از دادگاه، غیر عقلایی است و هر کس که بتواند تکلیف خود را از دادگاه درخواست کند، در واقع الزام خویشتن را از دادگاه تقاضا کرده که این کار، منطقی نیست؛ زیرا کسی که بخواهد الزام خویشتن در انجام وظایف شخصی خویش را از دادگاه درخواست کند، پیشتر میتواند به وجدان خویش مراجعه کرده و آن را بدون دخالت]]دادگاه]]، انجام دهد. پس همین که درخواست اعطای حضانت از دادگاه خانواده ممکن است٬ نشان آن است که حضانت، یک حق نیز محسوب میشود.
پالایشگاه نفت امام خمینی شازند اراک یکی از پالایشگاههای بزرگ ایران است که در استان مرکزی واقع شدهاست. این پالایشگاه از شرکتهای فرعی شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی ایران است و به عنوان بزرگترین پالایشگاه تک واحدی ایران در سال ۱۳۷۲ با ظرفیت اسمی ۱۵۰ هزار بشکه در روز راهاندازی گردید، همچنین نخستین پالایشگاهی است که کار مطالعه و عملیات اجرای آن بعد از انقلاب اسلامی و در نخستین سال بعد از جنگ تحمیلی آغاز شد. بزرگترین طرح تولید بنزین کشور در این پالایشگاه در حال بهرهبرداری است. این طرح پالایشگاه اراک را به بزرگترین پالایشگاه تولید بنزین در کشور تبدیل میکند.
در سال ۱۹۴۸، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به اتفاق آرا کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسلکشی را تصویب کرد که نسلکشی را میتوان به عنوان هر یک از پنج «عملی که به نیت نابودی کلی یا جزئی یک گروه ملی، قومی، نژادی یا دینی انجام میشود» تعریف کرد. این اعمال عبارت بودند از: کشتن اعضای گروه، وارد کردن صدمات جدی جسمی یا روحی به آنها، تحمیل شرایطی به زندگی آتها برای نابودی آن گروه، جلوگیری از تولد و انتقال اجباری کودکان به خارج از گروه. قربانیان باید به دلیل عضویت واقعی یا تصور شده آنها در یک گروه هدف قرار گیرند، نه به صورت تصادفی.
از طرفی اسلام ناب محمدی بمعنی اجرا واقعی اسلامی و پرهیز از مصالح تحمیلی است.
داستانها و حکایتهای ژوانگزی مجموعهای از اصول و نگرشهای منحصربهفرد را در بر میگیرد؛ از جمله زندگی کردن با خودانگیختگی طبیعی، اتحاد درون خود با «راه» کیهانی (دائو)، دور نگه داشتن خود از سیاست و تعهدات اجتماعی، پذیرش مرگ بهعنوان یک دگرگونی طبیعی، نشان دادن قدردانی و ستایش از چیزهایی که دیگران آن را بیهدف میدانند، و بهشدت ارزشهای اجتماعی و استدلال متعارف را رد میکنند. این اصول ایدههای اصلی تائوئیسم فلسفی را تشکیل میدهند. دیگر مکاتب اصلی فلسفی چین باستان، مانند کنفوسیوسیسم، قانونگرایی، و موهیسم، همگی به اصلاحات اجتماعی، سیاسی یا اخلاقی خاصی توجه داشتند که برای اصلاح مردم و جامعه و در نتیجه کاهش مشکلات و رنجهای جهان طراحی شده بودند. ژوانگزی معتقد بود که کلید خوشبختی واقعی رهایی از جهان و معیارهای آن از طریق اصل دائوئیستی «انفعال» است؛ اقدامی که مبتنی بر هیچ تلاش هدفمند یا انگیزهای برای منفعت نیست، و اساساً با سیستمهایی که نظم را بر افراد تحمیل میکنند مخالف بود.
حکومت اخبار و گزارشها را سانسور کرد و آمار خلاف واقع تلفات تظاهرکنندگان را به رسانهها تحمیل نمود. بسیاری از رسانههای حامی حکومت هندوها و کمونیستها را عامل شورش و نارضایتی دانشجویان عنوان کردند. اقوام ابوالبرکت و رفیقالدین احمد سعی کردند پلیس را به قتل محکوم کنند ولی ناکام ماندند. در ۸ آوریل گزارش حکومت از رخدادها، به گونهای بود که هرگونه توجیه دقیق برای شلیک پلیس به دانشجویان قابل اثبات نبود.
۳-مجلسی تلاش میکند نشان دهد که آنچه پادشاهان انجام میدهند خواست خداست. او مینویسد خداوند پادشاهان را «آزمایش» کرده و سپس به آنها «حق غلبه و حکومت» را به عنوان پادشاه دادهاست. مجلسی استدلال میکند که در واقع اگر پادشاهان ظالم یا ستمگر باشند به این دلیل است که خداوند اراده کردهاست. به عنوان مجازات مردم برای گناهان و نافرمانی آنها؛ بنابراین، پادشاهان ظالم، به اندازه عادلان، ابزار خدا هستند. پس جامعه موظف است هر شرط اجتماعی و سیاسی را که بر آن تحمیل میشود منفعلانه بپذیرد.
سیاستی که اتحاد شوروی برای تحمیل کردن دولتهای مشابه شوروی در میان اقمارش در پیش گرفت به نام دکترینِ برژنف یا «اصل حاکمیت محدود»، شناخته میشود. دکترین برژنف در واقع عنوانی برای جملهای است که برژنف در جریان کنفرانس براتیسلاوا آن را مطرح ساخت.
دیدهبان حقوق بشر گزارش داد که «ریشه مشکل این است که در بین رهبران کرد تصور جهانی وجود دارد که گروههای اقلیت در واقع کُرد هستند» و گزارش داد که «مقامات کرد گاهی با اعضای ایزدی و شاباک که در برابر تلاشها برای تحمیل مقاومت میکنند، به شدت برخورد کردهاند.
آشنایی با روانشناسی و شناخت کودک در محدوده دانشگاهی و مراکز آموزشی باقی مانده است، هنوز مردم، کودکی را به عنوان مرحله ای رسمی از زندگی یک فرد نپذیرفته اند؟ هنوز کمتر نویسنده یا شاعری به حالات خاص این دوره از زندگی و چگونگی سازندگی عاطفی و روانی آن توجه کرده است. هر گونه خواندن و هرگونه نوشتن تنها به هدف آموزشی قابل قبول، شناخته می شود. کتابها و نوشته های بسیاری نام ادبیات بخود می گیرند که دقیقا نوعی آموزش هستند!... شاید این گره اصلی سیر تحول ادبیات کودکان و نوجوانان در کشور ما در حال حاضر باشد. انحرافهایی چون: دیداکتسیم (همه چیز بقصد آموزش. آموزش تحمیلی و یکطرفه)، گرایش استعاری شدید (مطالب بزرگانه را به قصد آموزش از راه حیوانات و اشارات سمبلیک به کودکان عرضه کردن)، از بالا به کودک و نوجوان نگریستن، ماندن در محدوده قالبهای فکری معین، جدایی از جریان بزرگ زندگی و رشد کودکان و نوجوانان ایرانی و در نتیجه نداشتن داستانهای واقعی از زندگی کودکان و مردم این سرزمین و بالاخره عدم دسترسی به زندگی و حالات درونی کودک؛ از این گره سرچشمه می گیرد.