تحلیل گر رمز

معنی کلمه تحلیل گر رمز در فرهنگستان زبان و ادب

{cryptanalyst} [رمزشناسی] فردی که تحلیل رمز می کند و در آن تخصص دارد

جملاتی از کاربرد کلمه تحلیل گر رمز

هم‌اکنون این واژه در سطح بین‌المللی به‌طور گسترده مورد استفاده تحلیل گران قرار گرفته‌است. به عنوان مثال هو جینتائو، رئیس‌جمهور چین در هفدهمین مجمع حزب کمونیست در سال ۲۰۰۷ گفت: چین نیازمند افزایش قدرت نرم خود است. رابرت گیتس وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا در مورد نیاز به توسعه قدرت نرم آمریکا صحبت کرد. در سال ۲۰۱۰، معاون سابق رئیس‌جمهور تایوان به کره جنوبی سفر کرد و استفاده تایوان از قدرت نرم به عنوان الگویی برای حل درگیری‌های بین‌المللی را حمایت نمود.
تحلیل گر سابق سیا، «جک رایان» (فورد) که همراه همسر و دخترش برای تعطیلات به لندن رفته، در جریان یک درگیری خیابانی یکی از تروریست‌های ارتش آزادیبخش ایرلند را به قتل می‌رساند و پس از بازگشت به آمریکا، هدف انتقام سازمان قرار می‌گیرد.
از سوی دیگر، اشاره شده‌است که تروریست‌های محافظه کار کمتر به شرکت زنان در گروه‌های خود از گروه‌های تروریستی چپ‌گرا روی نشان می‌دهند. تحلیل گران رند کیم کراگین و سارا دالی معتقدند که گروه‌های چپ نیز به عنوان بازتاب انتظارات کلی جامعه از نقش زنان «بیشتر اجازه می‌دهند که زنان وارد مبارزه شده و نقش‌های عملیاتی داشته باشد».
جان چارلز لیفیلد کشتی‌گیر حرفه‌ای بازنشسته آمریکایی و مفسر کشتی حال حاضر دبلیو دبلیو ای است که با نام "جان برد شاو لیفیلد (جی بی ال)" کار می‌کند. غیر از کار در این کمپانی، او تحلیل گر مالی شبکه خبری فاکس است. در دبلیو دبلیو ای قبلاً با نام بردشاو شناخته شده بود. با نام "جی بی ال" او برای ۲۸۰ روز قهرمان دبلیو دبلیو ای شده بود.
دورنمات نویسنده‌ای تحلیل گر به حساب می‌آید که مسایل و مشکلات بشری را در آثارش مورد بررسی قرار می‌دهد و حتی به طرح مسایل سیاسی نیز می‌پردازد تا از این طریق وضع بشر را در شرایط کنونی جهان به تصویر بکشد. هر چند که بسیاری از مشکلات انسان امروز را حل نشدنی می‌داند و انسان‌ها را نیازمند پناه بردن به جنبه‌های طعنه‌آمیز زندگی معرفی می‌کند. نمایشنامه‌های این نویسنده از ظاهری کمدی برخوردارند و معدود آثار این نویسنده بر مبنای تراژدی نگاشته شده و متأثر از شیوه گروتسک است.
حرکت اسلامی ازبکستان است چندان خود را به فعالیت‌های اعتقادی و آموزشی محدود نمی‌داند. این حزب در سال ۲۰۰۱ نام خود را تغییر داده است. رهبر اصلی آن طاهر یولداشف و جمعه بای نمنگانی است که هر دو به اتهام بمب‌گذاری در سال ۱۹۹۷ در تاشکند غیاباً به مرگ محکوم شده‌اند. برخی از تحلیل گران ادعا می‌کنند که یکی از فعالیت‌های اصلی این گروه مانند القاعده قاچاق سازمان یافته موادمخدر و به ویژه هروئین از افغانستان و از طریق آسیای مرکزی به مقصد اروپاست. این حزب در اکثر کشورهای آسیای میانه فعالیت دارد و به‌عنوان یک حزب افراط گرا معرفی و تحت تعقیب قرار می‌گیرد.

تحقیقات برای ساخت یک تحلیل گر مکانیکی برای حل معادلات دیفرانسیل از سال ۱۸۳۶ زمانی که فیزیکدان فرانسوی گوستاو کوریولیس وسیله‌ای را برای حل معادلات دیفرانسیل مرتبه اول ساخت شروع شد.

زنان در روزنامه‌نگاری افرادی هستند که در روزنامه‌نگاری شرکت می‌کنند. وقتی روزنامه‌نگاری به یک حرفه تبدیل شد، دسترسی به مشاغل روزنامه‌نگاری توسط زنان محدود شد و در این حرفه با تبعیض قابل توجهی روبرو شدند. با این وجود، زنان حتی قبل از دهه ۱۸۹۰ در بعضی از کشورها تا قرن ۱۸ به عنوان سردبیر، گزارشگر، تحلیل گر ورزش و روزنامه‌نگار فعالیت می‌کردند.
از دیگر زندانیان مشهور این زندان می‌توان به جاناتان پولارد (به انگلیسی:Jonathan Pollard) تحلیل گر سی آی ای CIA اشاره کرد که به اتهام جاسوسی برای اسراییل دوران محکومیتش را سپری می‌کند. زندانی مشهور دیگر عمر الرحمان مصری است شیخ نابینایی که برنامه‌ریز حمله تروریستی به مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ است. البته این زندان شباهت بسیاری به یک دانشگاه آمریکایی دارد:محوطه بزرگ فضای سبز، سالن ورزش، کتابخانه، میز بیلیارد و همچنین سوناست. پنجره‌های این زندان نیز با میله محافظت نمی‌شود. شانون‌های (به انگلیسی:Shannon Hay) قاچاقچی مواد مخدری که به تازگی از زندان آزاد شده و مدتی را با برنارد میداف هم سلولی بوده به خبرنگار مجله نیویورک تایمز می‌گوید: بنظر می‌رسید که برنارد میداف هیچ نگرانی و دلمشغولی نداشت و به راحتی توانسته بود با شرایط زندان کنار بیاید.
از دیدگاه بسیاری، وی یکی از تاثیرگذارترین تاریخ نگاران و تحلیل گران تاریخ هنر سده بیستم به‌شمار می‌رود. میخائیل لارسن (Mikhail Larsen) در این باره می‌نویسد: «بی شک هاوزر برخی از مهمترین آثار شناخته شده تاریخ، فلسفه و جامعه‌شناسی هنر سده بیستم را نوشته‌است که به بسیاری از زبان‌های برگردانده شده‌است. یکی از مهمترین نکات این آثار رهیافت جامعه شناسانه جامع اوست. برخلاف اکثر تاریخ هنر نویسان و فیلسوفان هنر - و از همه مهتر ارنست گامبریچ (Ernst H. Gombrich)- او بر این باور بود که نمی‌توان دربارهٔ هیچ اثر هنری داوری ارائه کرد، مگر دست کم برخی حقایق پایه دربارهٔ شرایط تولید آن را بدانیم.»