تثلیث و اعتقاد به انبیا

معنی کلمه تثلیث و اعتقاد به انبیا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تثلیث و اعتقاد به انبیا (قرآن). آنان که به تثلیث اعتقاد دارند، عقیده شان با ایمان به پیامبران الهی دیگر ناسازگار است.
اگر معجزات عیسی علیه السلام بر الوهیت او دلالت داشته باشد، انبیای دیگر نیز که صاحب معجزه بوده اند، باید پسر خدا خوانده شوند و حال آن که مسیحیان این نسبت را نمی پذیرند.•یـاهل الکتـب لاتغلوا فی دینکم ولاتقولوا علی الله الا الحق انما المسیح عیسی ابن مریم رسول الله وکلمته القـیهآ الی مریم وروح منه فـامنوا بالله ورسله ولاتقولوا ثلـثة انتهوا خیرا لکم...(ای اهل کتاب در دین خود غلو مکنید و در باره خدا جز (سخن) درست مگویید مسیح عیسی بن مریم فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به سوی مریم افکنده و روحی از جانب اوست پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید خدا سه گانه است باز ایستید که برای شما بهتر است خدا فقط معبودی یگانه است منزه از آن است که برای او فرزندی باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و خداوند بس کارساز است.) «چون گفتار در اول به وسیله جمله : (( انما المسیح )) تعلیل شده بود، از آن تعلیل این نتیجه را گرفته که پس باید به خدا و رسول او ایمان بیاورید و سخن از سه خدا مگوئید و خلاصه کلام اینکه وقتی معلوم شد که عیسی کلمه الله و روح خدا است ، بر شما واجب می شود که او را به همین عنوان بشناسید و ایمانتان به او ایمان به خدا و به ربوبیت خدا و به رسولان خدا باشد که یکی از آنان عیسی است و هرگز سخن از سه خدائی مگوئید و این ترک اعتقاد به سه خدا و یا ایمان به خدا و رسولانش در حالی است که خیر شما در آن است .»
← جواب اشکال
۱. ↑ نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تثلیث و اعتقاد به انبیا».
...

جملاتی از کاربرد کلمه تثلیث و اعتقاد به انبیا

اين سخنان ، نشانگر عمق ارادت او نسبت به على (ع ) و اعتقاد به برترى حضرت برديگران است .
کلیسای عیسی مسیحِ مُقَدَّسینِ آخرین زمان یا مورمون‌ها پیروان مذهبی هستند که خود را از مسیحیان و پیروان راستین عیسی مسیح می‌دانند. آن‌ها آیین خود را به نام کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرین زمان اعاده کلیسای تأسیس شده توسط عیسی مسیح می‌دانند. این فرقه با داشتن مکاشفات جدید و اعتقاد به کتاب‌های دیگر در کنار کتاب مقدس، خود را از شاخه‌های دیگر مسیحیت جدا کردند.
با رواج دین زرتشتی در ایران و اعتقاد به آزار نرساندن به موجودات زنده (اَهیمسه) در دوره‌های بعد ودایی این آیین منسوخ شد..
این بیماری در کنفرانسی در اواخر دهه ۸۰ قرن نوزدهم در پاریس و توسط عصب‌شناسی فرانسوی به نام "ژول کوتارد" معرفی شد. او در سال ۱۸۸۲ با پرونده ای روبرو شد که در آن بیمار مورد نظرزنی بود که وجود خدا، شیطان و اعضای بدن خودش را انکار می‌کرد و اعتقاد به اینکه برای زنده ماندن به غذا نیاز دارد نداشت.
وی حامی جدایی دین از سیاست و نویسنده قانون آزادی ادیان ویرجینیا بود. از دید جفرسون، جدایی دین از سیاست، راهی برای محو مذهب نبود. بلکه این کار، ضامن حفظ حقوق تمامی مذاهب در جامعه بود. او میان داشتن اندیشه مذهبی و اعتقاد به سکولاریسم تضادی نمی‌دید. او تلاش خود برای وارد کردن جدایی دین از نهاد دولت در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و اجرایی کردن آن در ویرجینیا از سال ۱۷۸۶ را یکی از سه کار عظیم در همه عمر خود می‌خواند.
انگيزه فداكارى جز توحيد و اعتقاد به آخرت نمى تواند باشد
كنونى مسيح (عليه السلام ) را پيامبرى كه براى هدايت و تربيت و ارشاد خلق آمده باشدنمى دانند، بلكه او را (فرزند خدا)! و (يكى از خدايان سه گانه )! مى دانند كههدف اصلى آمدن او به اين جهان فدا شدن و باز خريد گناهان بشر بوده است ، مىگويند: او آمده تا قربانى گناهان ما شود، او بدار آويخته و كشته شد، تا گناهان بشررا بشويد و جهانيان را از مجازات نجات دهد، بنابراين راه نجات را منحصرا در پيوند بامسيح و اعتقاد به اين موضوع مى دانند!
بنابر اين توجه و اعتقاد به تكليف الهى و فرع دانستن ساير امور در پذيرش مسؤ وليتها، مدير و فرمانده را از آفات ويرانگر مناصب و جايگاههاى فريبنده نجات مى دهد و او رامصونيت مى بخشد.
مى دانيم كه افراد از لحاظ ايمان به جهان آخرت و اعتقاد به آن ، به دو دسته مؤ من وكافر تقسيم مى شوند، مرحله حساب نيز يكى ازمراحل جهان آخرت است كه تقسيم بندى مذكور در مورد آن صدق مى كند؛ يعنى عده اى بهاين مطلب كه روزى به حسابشان رسيدگى مى شود اعتقاد دارند و عدّه اى هم به آن ايمانندارند. قرآن كريم در مورد دسته اول يعنى ((مؤ منين )) چنين مى فرمايد:
2!!! مـمـكن است خطاب به كسانى باشد كه ايمان را به قلب خويش رسانده اند. چه بساكـه انـسـان بـه حـسب ظاهر ايمان و اعتقاد به شهادتين داشته باشد لكن قلب او از آن بىخـبـر بـاشـد عـلم و اعـتـقـاد بـه اصـول خمسه داشته باشد لكن اين علم و ايمان به قلبشنرسيده باشد. شايد جز خواص مومنين ديگران چنين باشند. معصيت هايى كه از بعض مومنينصادر مى شود منشاش همين است . اگر دل به روز جزا و عقاب آنچنانى آگاه باشد و ايمانآورده بـاشـد بـه آن صـدور مـعصيت و نافرمانى بسيار بعيد است و كسى كه قلبش ايمانبـه عـدم اله الا الله دارد گـرايـش بـه غـير حق تعالى و ستايش از ديگران نكند و خوف وهراس از غير او نخواهد داشت .