تاماری تو

معنی کلمه تاماری تو در لغت نامه دهخدا

تاماری تو. ( اِخ ) برادر «خوم بان ایگاش » پادشاه عیلام بود و بر اثراغتشاش های داخلی عیلام که آسوریها آن را دامن میزدندتاماری تو برادر خود را کشته خود پادشاه شد ولی پس از چندی او نیز گرفتار سرکشی های داخلی گشت و پس از شکست بطرف خلیج فارس متواری و بالاخره گرفتار شد و به اسارت به نینوا رفت. آسور بانی پال وی را برای اجرای مقاصد خویش درباره عیلام مفید تشخیص داد و از او بخوبی پذیرائی کرد تا آنگاه که مجدداً «تاماری تو» بکمک آسور بانی پال به سلطنت عیلام رسید ولی چون علیه آسوریها توطئه ای ترتیب داده بود دوباره گرفتار شد و بزندان افتاد و کشور عیلام مورد نهب و غارت آسوریان قرار گرفت. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 138 و 139 شود.

معنی کلمه تاماری تو در فرهنگ فارسی

برادر پادشاه عیلام بود و بر اثر اغتشاش های داخلی عیلام که آسوریها آنرا دامن میزدند تاماری تو برادر خود را کشته خود پادشاه شد ولی پس از چندی او نیز گرفتار سرکشی های داخلی گشت و پس از شکست بطرف خلیج فارس متواری و بالاخره گرفتار شد و باسارت به نینوا رفت ٠

جملاتی از کاربرد کلمه تاماری تو

به گفته بن تاماری، پدیده کاهش ارزش پول قبلاً در منابع باستان به رسمیت شناخته شده بود. او نمونه‌هایی را آورده‌است که شامل معامله غار ماچپلا و ساختمان معبد از انجیل و میشنا است.
تحصیلات ابتدایی وارطان در دبستان هایکازیان تاماریان و دوران متوسطه در دبیرستان مرکزی تِماکان[ب] تبریز در ۱۲۹۲ به پایان رسید. او با استعدادی که طی دوران تحصیل در زمینهٔ طراحی نقوش از خود نشان داد پس از اتمام تحصیلات مدتی در سمت طراح در کارخانهٔ قالی بافی آلمانی‌ها در تبریز مشغول به کار شد. سپس به تهران مهاجرت کرد و در این شهر به تدریس در مدارس ارمنیان پرداخت و تا ۱۲۹۷ش، که برای ادامهٔ تحصیلات خود به پاریس رفت، در سمت عضو هیئت مدیره و مدرس در دبستان هایکازیان[پ] مشغول به کار و تدریس بود.
طولی نکشید که دو مدرسهٔ پسرانهٔ هایکازیان و مدرسهٔ دخترانهٔ تاماریان با هم ملحق شده و با نام جدید «هایکازیان-تاماریان» به فعالیت خود ادامه دادند.