تابوت کش

معنی کلمه تابوت کش در لغت نامه دهخدا

تابوت کش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) حمل کننده تابوت. کسی که تابوت را بگورستان برد.

معنی کلمه تابوت کش در فرهنگ فارسی

( صفت ) حمل کنند. تابوت کسی که تابوت را بگورستان برد.

جملاتی از کاربرد کلمه تابوت کش

عـمـر حـضـرت آدم را بـه اخـتـلاف روايـات 930 ،936،1000،1020 و 1040سال گفته اند.(53) وهنگامى كه از دنيا رفت ، بدن او را در تابوتى گذارده و در غاركـوه ابـوقبيس دفن كردند تا وقتى كه نوح پس از توفان بيامد و آن تابوت را با خودبـرداشـت و در كـشـتى نهاده به كوفه برد و در غرى (شهر نجف كنونى ) به خاك سپرد.چنان كه در زيارت نامه اميرمؤ منان (ع ) مى خوانيم :

پيغمبر گفت : خدا او را تنومندى و شجاعت و علم و دانائى داده است ، و پادشاهى به دست خداست به هر كه مى خواهد مى دهد، شما را نيست كه كسى را كه خدا اختيار كرده است ردكنيد، علامت پادشاهى او آن است كه تابوت مدتى است كه از دست شما به در رفته است ،ملائكه از براى شما خواهند آورد و شما هميشه به بركت تابوت لشكرها را مى گريزانديد.

از پس تابوت می‌شد سوگوار بی‌قراری، وانگهی می‌گفت زار

سپس وصيت من به شما اين است كه براى حمل جنازه  ام تابوتى تهيه نمائيد آن طور كه شكل آن را فرشتگان ترسيم نموده اند على فرمود آنرا برايم توصيف كن و فاطمه (س ) بيان فرمود و آن حضرت عينا بدستورش عمل نمود و تابوت مورد توصيف را تهيه نمود (نظر حضرت فاطمه (س ) اين بود كه حجم بدنش حتى بعد از مردنش آشكار نباشد.)

از ترمه استفاده‌های گوناگونی می‌شد، از جمله در کلاه‌های دورهٔ زندیه و قاجار به کار می‌رفت، جُبه‌های بلند فتحعلی‌شاه و درباریانش و نیم‌تنه و چادر کمری زنان دورهٔ ناصرالدین‌شاه از ترمه بود و گاهی در عبا نیز به‌کار می‌رفت. ترمه از پیشکش‌های ممتاز شمرده می‌شد و جزئی از ملزومات پذیرایی شاهان دیگر سرزمین‌ها بود. حتی گاهی به غنیمت برده می‌شد. ترمه را زردوزی یا مرواریددوزی و گلابتون‌دوزی نیز می‌کردند. همچنین از آن، پرده، بقچه، روسری، شال‌گردن، سجاده، و سوزنی می‌دوختند که در مراسم عروسی هدیه‌ای نفیس به‌شمار می‌رفت. امروزه در مراسم تشییع جنازه پس از گذاشتن مرده در تابوت، روی تابوت را با شال ترمه می‌پوشانند.

داوود عاشق زن شد، و اتفاقا همسر او يعنى اوريا را قبلا به ماءموريت جنگى روانه كردهبود، پس به امير لشكر خود نوشت كه اوريا را پيشاپيش تابوت قرار بده ، و او همچنين كرد، اما به جاى اينكه كشته شود، بر مشركين غلبه كرد. و داوود از شنيدن قصه ناراحت شد، دوباره به امير لشكرش نوشت او را همچنان جلو تابوت قرار بده ! امير چنان كرد و اوريا كشته شد، و داوود با همسر وى ازدواج كرد.

نخست آنک تابوت زرین کنند کفن بر تنم عنبر آگین کنند
دی در مقر جاه به صد ناز نشسته تابوت شد امروز مقام و مقر من
جایی که صد چو تخت سلیمان رود به باد اهلی ببست تخته تابوت تخت من
تابوئیک یا تابوت یکی از اصلی‌ترین مراسم سنتی مربوط در ماه محرم در اندونزی است.
در بحر نیابد اگر از فیض تو قوت اورنگ صدف شود گهر را تابوت
فصیحی چون سپارم جان مرا تابوت از آتش کن که از پروانه من آموختم علم محبت را
شد به جلباب کفن پنهان رخ زیبای او زینت تابوت چوبین قامت زیبای او

خويشان و اقرباى او به وصيت او عمل نموده ، و نعش او را برداشته و روانه نجف اشرف شدند، و خدمه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در همان شب خواب ديدند، كه آن حضرت در صحن حرم مطهرش ظاهر شد، و جميع خدمه خود را طلبيد و فرمود: كه فردا صبح فاسقى را در تابوت نهاده با اين نشان به اينجا خواهند مى آورند، مانع شويد، ونگذاريد، كه او را در اينجا دفن ، كنند كه گناه او از ريگ بيابان بيشتر است اين را گفته  و ناپديد شد.

به اسکندری کودک و مرد و زن به تابوت او بر شدند انجمن
گاه حیم گاه میت گاه تابوت و کفن گاه سدر و گاه کافورم نمیدانم کیم
چون بمیرم بدر میکده تابوت مرا مگذرانید بدان کوچه که هشیارانند

12 - برترين تشييع كنندگان كسى است كه در پشت سر و در دو سوىِ تابوت باشدنه جلوى آن ؛ زيرا تشييع كننده ، تابع و پيرو است و لذا صلاح نيست كه در پيشاپيش  ميّت قرار بگيرد.

2 - ميل قاضى و عذابش  از امام باقر عليه السلام نقل مى كنند كه ايشان فرمودند: در بنى اسرائيل عالمى بود كه ميان مردم قضاوت مى كرد. همينكه مرگش فرا رسيد به زن خودگفت : وقتى كه من مردم را غسل ده و كفن كن و در تابوت بگذار و رويم را بپوشان .