معنی کلمه بی نماز شدن در لغت نامه دهخدا
در چادر سپهر شود زهره بی نماز
تیغ ترا که دید بوقت برهنگی.نجیب جرفاذقانی.|| نجس شدن. ( از یادداشت مؤلف ): روزی حضرت خواجه ما قدس اﷲ روحه فرمودند که راه گذر مرا خلاب مدارید که قدمهای من بی نماز می شود تا بجهت شما دعا کنم. ( انیس الطالبین بخاری ).