بی طرفداری
معنی کلمه بی طرفداری در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه بی طرفداری
راجع به حزب سوسیالیست ایتالیا و طرفداری این حزب از سوسیالیسم ارتدکس، موسولینی ادعا نمود که شکستش به عنوان عضو حزب هنگامی که در تلاش برای تغییر موضع حزب برای به رسمیت شناختن پدیدهٔ [جنگ جهانی و خیزش هویت ملی ایتالیا] بود، نومیدیِ سوسیالیسم ارتدکسِ منسوخ و شکست خورده را نشان داد. عقیدهٔ شکست سوسیالیسم ارتدکس در بدو جنگ اول جهانی تنها مختص به موسولینی نبود؛ سایر سوسیالیستهای ایتالیاییِ حامی جنگ نیز مارکسیسم کلاسیک را به سود شرکت در جنگ محکوم کرده بودند از جمله فیلیپو کوریدونی و سرجیو پانوتسیو.
این جنبش در مقایسه با اقدام بینالمللی جمعیت،[پانویس ۶] گروهی که معتقد است انسانها باید جمعیتشان را کاهش دهند — نه اینکه از بین ببرند — تا از زمین محافظت کنند، ایدئولوژی افراطیتری را ترویج میدهد. با این حال، ایده این جنبش ملایمتر و جدیتر از کلیسای یوتنیژا[پانویس ۷] است که از کاهش جمعیت با خودکشی و همنوعخواری طرفداری میکند. طبق یک بررسی در سال ۱۹۹۵ مشخص شد که ۳۶ درصد خود را از اعضای اول زمین! میدانستند یا در پنج سال گذشته به گروه کمک مالی کرده بودند.
جنگ جهانی دوم به اواخر دوره قاجاریه (حدود سال ۱۲۰۰ شمسی) بر میگردد.(اطلاعات اضافه:دلیل تنظیم اولیه ی ساعت ها روی ده و ده دقیقه شب، طرفداری از ژاپن است که ساعت ده و ده دقیقه (یا بعضی تعاریف هشت دقیقه) آمریکا به شهر هیروشیما ی ژاپن بمبی معروف به بمب هیروشیما پرتاب کرد.
یهودیان در این زمان برای مقابله با این برنامهها با تعداد زیاد به عضویت حزب توده درآمدند و به تبلیغ دیدگاههای کمونیستی میپرداختند. بیشتر یهودیان حزب توده از طبقه میانی و پایین جامعه یهودی بودند. این یهودیان اعتقاد داشتند که تنها راه از بین بردن یهودستیزی در بین جامعه ایرانیان کمونیسم است. حزب توده نقش بسیار زیادی در از بین بردن یهودستیزی در بین مردم ایران داشت و تنها حزبی بود که از یهودیان به عنوان عضو استقبال میکرد. روزنامه نیسان که از روزنامههای بسیار محبوب یهودی بود به صورت علنی از حزب توده و کمونیسم طرفداری میکرد؛ ولیکن بعد از ممنوعیت حزب توده در سال ۱۹۵۳ میلادی بسیاری از یهودیان این حزب به صهیونیسم گرویدند.
پیرامون تأیید یا عدم تاییدِ محمود احمدینژاد، محمدتقی مصباح یزدی رهبر معنوی این جبهه بیان داشت: «ما هر کسی را تا مادامی که در مسیر اسلام کار میکند، حمایت میکنیم، طرفداریاش میکنیم، هر وقت منحرف شد، ما هم از او جدا میشویم… اعمال و رفتار امروز احمدینژاد را تأیید نمیکنم چون اکنون یک حالت انحرافی در او میبینم.»
در جایی دیگر از مبارزه مردم ایران علیه محمدرضاشاه پهلوی و آزادی زندانیان سیاسی و همچنین مبارزه مردم شیلی علیه دیکتاتوری آگوستو پینوشه طرفداری نمود[نیازمند منبع].
در هنگام مواجههٔ گیملی با ائومر، لگولاس از دوستش، گیملی، طرفداری کرد و ائومر را به مرگ تهدید کرد اگر به دورف آسیبی برساند. او گیملی را پشت اسب خود نشاند و تا فنگورن برد. آنها میلی برای رفتن به داخل جنگل نداشتند. همان شب چهرهای کلاه پوش در کنارهٔ جنگل خود را نشان داد و لگولاس اولین کسی بود که متوجه فرار اسبهایشان شد و همچنین نظر آراگورن را مبنی بر اینکه صدای اسبها مشتاقانه بود و نه از روی ترس تأیید کرد.
تفکر فلسفی در قرن ۱۹ و ۲۰ از طرفداری از خودکشی به جایی رسید که دیگر خودکشی یک تلاش آخر به حساب نمیآمد، یا کاری که اگر کسی کرد، باید حتماً دلیلی برایش وجود داشته باشد. دیگر فرد خودکش میبایست دلیل برای انجام ندادن آن میآورد. شاخههای گوناگون وجودگرایی با این فرضیه بنیادی شکل گرفتند که زندگی اساساً بیمعناست و به این پرسش رسیدند که چرا نباید کسی خود را بکشد؟ آنان به این پرسش این گونه پاسخ دادند که شخص این قدرت را دارد که به زندگی معنی دهد.
مانند بسیاری از جنوبیها، پولک طرفدار تعرفههای پایین برای کالاهای وارداتی بود و در ابتدا با مخالفت جان سی. کلهون با تعرفههای زشت در طول بحران ابطال 1832-1833 همدردی کرد، اما زمانی که کلهون به طرفداری از جدایی حرکت کرد، به سمت جکسون رفت.پس از آن، پولک به جکسون وفادار ماند، زیرا رئیسجمهور به دنبال اعمال قدرت فدرال بود.پولک جدایی را محکوم کرد و از لایحه نیرو علیه کارولینای جنوبی حمایت کرد، که ادعای صلاحیت لغو تعرفه های فدرال را داشت.این موضوع توسط کنگره با تصویب یک تعرفه سازش حل و فصل شد.