بچه زا. [ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] ( نف مرکب ) که بچه زاید. بچه زاینده. صفت آن جانوران که بچه زایند. ( از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 188 ).
معنی کلمه بچه زا در فرهنگ عمید
ویژگی جانوری که قبل از تولد در رحم مادر رشد می کند.
معنی کلمه بچه زا در فرهنگ فارسی
( اسم ) حیوانی که تولید مثل آنها بوسیل. نوزادیست که در داخل شکم مادر ( رحم ) قسمتی از رشد و نمو خود را پس از تشکیل تخم میگذراند. در انسان سلول تخم پس از تشکیل تخم مدتی بالغ برنه ماه رشد خود را در داخل رحم میگذراند . یا بچه زایان .
جملاتی از کاربرد کلمه بچه زا
شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد، همه اين شلوغى ها كه حالا مى بينيد ما شاهدش بوديم ، ما در همان محلى كه بوديم ، يعنى خمين كه بوديم سنگربندى مى كرديم ، من هم تفنگ داشتم ، منتها من بچه بودم به اندازه بچگى ام ، بچه شانزده ، هفده ساله ما تفنگ دستمان بود و تعليم و تعلم تفنگ هم مى كرديم ، من بلدم الان تفنگ بيندازم ، اين اخوى(52) ما بزرگتر از ما بود، ايشان تفنگ انداز است ، منتها حالاپيرمرد است ، ماسنگررفتيم و با اين اشرارى كه بودند و حمله مى كردند و مى خواستند بگيرند و چه بكنند، هرج و مرج بود، ديگر دولت مركزى قدرت نداشت و هرج و مرج بود،قبل از اين خان بود، هرج و مرج و دولت مركزى هم بدون قدرت و همه جا، كاشان و اين حدود قم و... است ، چيز كاشى بود، نايب حسين و پسرش ، آن حدود ما هم حمله مى كردندزلقى ها و نمى دانم ... حمله كردند و يك دفعه هم آمد يك محله اى از خمين را گرفتند و مردم با آنها معارضه كردند و تفنگ دست گرفتند، ما هم جزء آنها بوديم .(53)
اتراك كه خليفه را پشتيبان خود يافتند، در بغداد به اذيت مردم مى پرداختند، در بازاراسب دوانى مى كردند و موجب اذيت افراد ضعيف و بچه ها مى شدند، مردم بغداد گاهىبرخى از آنها را كه متعرض زنى يا پيرمردى يا بچه يا نابينا شده بودند مى كشتند.
امروز و فردا با مضمون کودک، داستان زندگی پسر بچهای را روایت میکند که در ارتباط با مسائل و مشکلاتی که خانوادهاش با آن دست و پنجه نرم میکنند، انشایی را مینویسد که متن آن آغاز ماجراهایی جدید در زندگی او است.
پيرمرد با زبان تركى با دختر امام حسين عليه السلام صحبت مى كرد و اشك مى ريخت .چون من تركى بلد نبودم به كسى كه زبان تركى بلد بود گفتم اين مرد چه مى گويد؟گفت او مى گويد: رقيه جان ، مدتهاست اسم نوشته ام و چندسال است كه آرزو مى كردم به شام بيايم . تقاضاى من اين نيست كه بچه ام را شفابدهى يا وضع دنيوى و ماديم خوب شود يا در قيامت دستم را بگيرى . نه ، نه ، براىهيچ كدام نيامده ام . تنها آمده ام ببينم حالت چه طور است ؟ بدنت خوب شده يا نه ؟ آيا آبلهپاهايت خوب شده ؟ قلبت خوب شده ؟ برويم ايران ، به تبريز برويم تا آنجا صحنشما را طلا كنم ، جان خود را به شما فدا كنم . اينها را مى گفت و گريه مى كرد ومتوسل بود.
گفتم چو بدان قامت زیبا برسید یا رب بچه نیکویی بدینجا برسید؟
استفاده از مدیومهای روحی نیز در این متنها وجود دارند؛ بسیاری از جادوها، بچهای را طلب میکنند تا در حلقه جادویی آورده شود و به عنوان رابطی برای رساندن پیامها از ارواح عمل کند.
سمورها زندگی انفرادی دارند و فقط در اواخر بهار و اوایل تابستان برای جفتگیری با هم زندگی میکنند. بچههایشان نابینا و تقریباً بیمو در ابتدای بهار به دنیا میآیند و بعد از حدود دو ماه از شیر گرفته میشوند و در حدود سه یا چهار ماهگی از مادر جدا میشوند.
آشیان ویرانه دید و سرنگون بچه هایش غرقه در غرقاب خون
زيبايى هاى طبيعت <>(البته مردمان ابتدايى ، بچه ها و اشخاص بى فرهنگ هم از صداها و رنگ هاى تند وزننده محظوظ مى شوند، ولى عموما در برابر زيبايى يك جنگل ، يا عظمت يك درخت و جمال غروب آفتاب در قيد مانده و هيچ گونه تاءثيرى از خودنشان نمى دهند.
بکشت آن بچه و آتش برافروخت وزان پس بر سر آن آتشش سوخت
گفت بله ، (( انا موتم الاشبال ))، )) من يتيم كننده شير بچه گانم و بعد از ايننامى مستعار براى او شد و ياران وى را به همين لقب ياد مى كردند.(875)
ترسا بچه یی قاتل اهلی است که از ناز با او سخن از عیسی مریم نتوان گفت
دوباره متوسل به حضرت اباالفضل عليه السلام شدم و كماكان عهدى بستم و خدا به منفرزندى داد و پس از تولد وى دوباره به كليسا رفتم . اين بار نيزقبول نكردند كه اسم وى را در ليست اسامى مسيحى ،فاضل ثبت كنند، و مجددا خود كشيش نامى روى او گذاشت و من هم چيزى نگفتم . ولى پس ازمدتى ، آن بچه هم فوت شد!
با خوشی لفظ تو طرفی نی است تا بچه امید شکر پرورد
بر گل عارضت آن خال سیاه افتادست همچو زنگی بچه ئی بر طرف گلزاری
آن یار رو ز ما بچه رو می کند نهان چون روی خوبش از همه رو دیده ام عیان
ترسا بچهای به دلستانی در دست شراب ارغوانی
شد فراموشش آن ز صحبت تن گشت مشغول مال و بچه و زن
او به خاطر نقشاش در ساتردی نایت لایو و اجراهای خودزندگینامه مشهور است. او نقش میسایز کیپر در فیلم انیمیشن استوارت کوچک و صدای بریتنی در پدر غرور را اجرا کردهاست. از دیگر فیلمهای او میتوان به هر چی لازم باشه، عزیزم، بچه را بزرگ کردم، گرملینها ۲، سر مخروطیها اشاره کرد.