بومی شاه

معنی کلمه بومی شاه در لغت نامه دهخدا

بومی شاه. ( اِخ ) نام اصطخر است. و اصطخر را بومی شاه ، نام نهادند؛یعنی مقام گاه شاه و بلغت بادی زمین را که مقام گاه اصلی باشد بوم خوانند. ( فارسنامه ابن البلخی ص 27 ).

معنی کلمه بومی شاه در فرهنگ فارسی

نام اصطخر است . و اصطخر را بومی شاه نام نهادند یعنی مقام گاه شاه و بلغت بادی زمین را که مقام گاه اصلی باشد بوم خوانند .

جملاتی از کاربرد کلمه بومی شاه

در پی سقوط امپراتوری اکد به دست گوتیان، یک شاه دیگر بومی به نام گوده‌آ در لاگاش به قدرت رسید و طبق سنت شاهان سارگُنی ادعای خدایی کرد. گوده‌آ و افرادی که پس از او آمدند سنت پدران خود را که حمایت از ساخت آثار هنری بود ادامه دادند و باعث شدند تعداد زیادی اثر هنری از این دوره باقی بماند.
تاماهاوک (همچنین به عنوان یک شاهین می‌گویند) یک نوع تبر بومی آمریکای شمالی است. این نام را در زبان انگلیسی در قرن ۱۷ به عنوان پوهاتان می‌شناختند.
شاه‌توت یکی از انواع این درخت است. توت سیاه با وجود اینکه کاملاً شبیه شاه‌توت است، برخلاف آن میوه‌اش شیرین است. توت سفید در چین مرکزی و شرقی به صورت بومی وجود دارد. این درخت قرن‌ها پیش به اروپا برده شد، در آمریکا به عنوان منبع غذایی برای کرم ابریشم در اوائل دوران استقلال این کشور مورد استفاده قرار گرفت. البته نوعی از توت که به آن «توت قرمز» گفته می‌شود در آمریکا به صورت بومی وجود داشته که از ایالت ماساچوست تا ایالت کانزاس دیده می‌شود.
در اکتبر ۵۳۹ پیش از میلاد، لشکر شاه بابلی نبونعید (۵۵۶–۵۳۹ پیش از میلاد) در اوپی از سپاه ایران به رهبری کوروش بزرگ (۵۵۹–۵۳۰ پیش از میلاد) شکست می‌خورد. همزمان جمعیت بومی هم علیه دولت می‌شورد. بدون جنگ بیشتری، کوروش بابل را فتح می‌کند. اوپی در نزدیکی جاده شاهنشاهی قرار گرفته‌است. این جاده، پایتخت سابق ایلام را به آربلا در مرکز سرمین آشوری و سارد، پایتخت لیدی متصل می‌کند.
در همه ممالک به کارهای عام‌المنفعه — که استعداد تولیدی را افزون می‌کرد — اقدام نمودند. حفر قنات‌های زیرزمینی، که در ایران و بعضی نواحی کم‌آب دارای ارزش اساسی است، کاری است که در زمان شاهان هخامنشی تحقق یافت. باید قبول کرد که در آن زمان، در شاهنشاهی هخامنشی به خشک کردن باتلاق‌ها می‌پرداختند، زیرا یونانیان این کار را در همان عصر انجام می‌دادند. کشاورزی توسعه یافت، و بر اثر جنگ‌ها، خارجیان نباتات سودمند ایران را شناختند و در کشور خود کاشتند. در درجه اول آن‌ها اسپست قرار داشت که به وفور در دره‌های ماد به عمل می‌آمد، و خوراک عالی اسبان به‌شمار می‌رفت. جنگ‌های مادی آن را برای تغذیه سواره نظام ایران به یونان برد، و مردم آن کشور کاشت آن را اقتباس کردند. در نتیجه همان جنگ‌ها خروس، کبوتر سفید و طاوس — که بومی آسیا هستند — به اروپا حمل شدند.
این تقویم برای ایرانیان هند، پاکستان و ایران جهت استفاده در مراسلات و مکاتباتشان استفاده می‌شد. از آنجا که این تقویم ادامه تقویم فرس قدیم و مزدیسنا است، تاریخچه پیدایش آن از اسطوره‌های ملی ایران سرچشمه می‌گیرد. برخی آن را به هوشنگ شاه پیشدادی و برخی دیگر به جمشید شاه نسبت داده‌اند. همچنان که در تقویم یزدگردی نیز بعضی‌ها سال جلوس و برخی سال مرگ پادشاه را مبدأ قرار داده‌اند. در کنار تقویم هجری قمری که تقویم آیینی خلافت اسلامی بود، دولت‌داران ایرانی‌ دنبال تقویم تیول‌داری خود بودند. به همین دلیل پس از غلبه اسلام هم اصلاحیه‌های مداوم بر تقویم معجَمه خورشیدی ادامه یافت. در تداول شاعران پارسی گوی نام ماه‌های پارسیان باستان (فروردین، اردیبهشت، خرداد و...) بسیار آمده که نشان می‌دهد تقویم جلالی حکومتی نبوده اما بومی و دولتی بوده و یک نوزاییِ نام گردش ماه (مانگه) پیرامون ایزدبانوان دیانت زرتشتی (آناهیته و میتره) بوده است.
نبرد دمدم در تاریخ‌نگاری صفوی جایگاهی برجسته دارد. شاه عباس اول حق موروثی امیرخان برای حکومت بر برادوست و ارومیه را به رسمیت شناخته بود؛ ولی بازسازی دیمدیم حرکتی در جهت استقلال بود که می‌توانست قدرت صفویه را در شمال غرب به خطر بیندازد؛ در واقع، نه عثمانیان و نه صفویان کنترل مستحکمی بر کردستان، آذربایجان و ارمنستان نیافته بودند. بسیاری از کردها از جمله فرمانروایان مکری (غرب و جنوب دریاچه ارومیه) پیرامون امیرخان بسیج شده بودند. پس از یک محاصره شدید و طولانی به رهبری حاتم بیگ وزیر اعظم صفوی از نوامبر ۱۶۰۹ تا تابستان ۱۶۱۰ دمدم تسخیر شد و همه محافظان آن قتل‌عام شدند. شاه عباس دستور قتل‌عام در برادوست و مکری را داد، ایل ترک افشار را دوباره در منطقه ساکن کرد و بسیاری از قبایل کرد را به خراسان فرستاد. این دو امارت ماندند گرچه خیلی ضعیفتر شدند و امرای برادوست دو بار با صفویان در دمدم نبرد کردند. در سال ۱۷۲۹ میلادی، تهماسب‌قلی سپهسالار (نادرشاه) یوسف پاشا حاکم عثمانی ارومیه را در دمدم مغلوب کرد و دستور داد تا قلعه را ویران کنند. اگرچه بعدها او در مظان اتهام قرار گرفت. به نظر می‌رسد نوکیشی به تشیع در دوران صفویه، در میان مردم بومی ارومیه حالتی ایزوله داشته‌است؛ تا جایی که امروز کردها و تعدادی روستا هنوز بر مذهب تسنن هستند. نفوذ طریقت تسنن نقشبندی را می‌توان از این امر که در سال ۱۰۴۹ق/۱۶۳۹م، سلطان مراد عثمانی، شیخ محمود ارموی را که ۳۰ تا ۴۰ هزار طرفدار دو آتشه داشت، در دیاربکر اعدام کرد فهمید.
علت ایجاد این دسته‌بندی و قشون بندی، ترس شاهان قاجار و جلوگیری از جنگ و شورش بومیان کجور و کلاردشت علیه حکومت مرکزی بود.
در اواسط دههٔ ۱۹۶۰ میلادی، علاقه‌مندان به رادیو در ایران سیر صعودی بسیار زیادی پیدا کرد. منوچهر اقبال سعی کرد امتیاز پخش را از او بخرد ولی به دلیل اختلافات مالی و دخالت دربار موفق نشد. محمدرضا شاه پهلوی که به خوبی به قدرت سیاسی نهفته پشت تلویزیون واقف بود و مدرنیزه کردن ایران را در ذهن می‌پروراند تصمیم به بومی‌سازی تلویزیون گرفت. ثابت مجبور شد که در سال ۱۳۴۸ ایستگاه تلویزیونی‌اش را به دولت بفروشد.
این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم، گرفته شده‌است که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام داده‌است. نام شیراز بر روی سفال‌های پیداشده از ویرانه‌های دورهٔ ساسانی در سدهٔ دوم پس از میلاد نیز، رویت شده‌است. بر اساس نوشته‌های برخی از نویسندگان بومی، با توجه به شاهنامه، نام شیراز از نام پسر سومین شاه جهان یعنی تهمورث مشتق شده‌است.