به خشت فتادن
معنی کلمه به خشت فتادن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه به خشت فتادن
در آمد به خشتی سر پای من خمی گشت پیدا ز روی چمن
سر به خشت محنتم خوش گشت، گر تاج سری بهر چون من خاکساری نیست، گو هرگز مباش
از سرم پا کشیدی و گفتم که سر من به خشت میآید
منه گو فلک بالش زرکشم سر من به خشت سر خم خوش است
کریم آقا قبل از دخول در قشون به مشاغل آزاد سرپائی اشتغال داشت: مدتی در نطنز، موطن خود، و بعد در کاشان به خشتمالی و ناوهکشی مشغول بود. بوذرجمهری در اوائل مشروطه به تهران آمد و به سفارش حبیبالله ریاحی (معین السلطنه نطنزی) به عنوان سرباز ساده به استخدام قزاقخانه درآمد و از قضا در گروهان شصت تیر که فرماندهی آن را سلطان رضاخان سوادکوهی برعهده داشت، با سمت توبرهکش به خدمت گمارده شد. کریم آقا مردی صمیمی و پرکار بود و توانست مورد توجه رضاخان قرار گیرد، بهطوریکه تا کودتای ۱۲۹۹ همیشه در کنار رضاخان قرار داشت. مدتی انباردار و زمانی جامهدار سرتیپ رضاخان بود و مقارن کودتا درجه نایب اولی داشت. پس از پیوستن به نیروی قزاق، مدرسهٔ گروهبانی را گذراند و در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ش از همراهان رضاخان و مسئول بازداشت برخی از رجال مخالف کودتا بود.
که خاک طوبی با آب زندگیش سرشت خم شراب حقیقت که گر به خاک و به خشت
اگر خانهام را چو ایران خویش به خشت زر و نقره تزیین کنی
پل خشتی جمعه بازار که به خشت پل نیز معروف است در دوران قاجار ساخته شدهاست در فاصله پنج کیلومتری شهرستان جویبار و بر روی رودخانه سیاهرود قرار دارد. طول دهنه این پل ۲۰ متر و عرض آن ۷٫۵ متر میباشد. این پل دارای ۵ طاق جناقی است و پایههای آن در جهت مخالف جریان آب دارای موج شکن مثلثی شکل میباشد. به دلیل رفتوآمد زیاد و نگهداری نامناسب در حال تخریب است. در حال حاضر پل دیگری در کنار این پل در دست احداث میباشد.
ز ره موزنگیان آهنین چنگ به خشت و مشت و چوب و آجر و سنگ
همنشینان چو به خشت در او جان بدهم بر سر خاک من آن خشت بتعظیم بنه
چو گنج خانه ز معماری عدالت او خرابه های جهان شد به خشت زر معمور
شاهان پیش را که نکردند جز ستم شاه زمانه کرد به تیغ و به خشت کم