بنیان کردن. [ ب ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بنیاد کردن. بنیاد نهادن : دین حق را مردمی دان جانْش علم و تن عمل عاقلان مربام حکمت را همین بنیان کنند.ناصرخسرو.
معنی کلمه بنیان کردن در فرهنگ فارسی
بنیاد کردن ٠ بنیاد نهادن ٠
جملاتی از کاربرد کلمه بنیان کردن
در ۲۸ سالگی به رهبری گروه حوثیها انتخاب شد. در این راه، از برادران بزرگتر خود پیشی گرفته و از تأیید پدرش برخوردار بود. این رویداد پس از کشته شدن برادرش حسین الحوثی بنیانگذار جنبش حوثیها در سال ۲۰۰۴ اتفاق افتاد. پس از کشته شدن برادرش حسین و دستگیری پدرش بدرالدین، در صعده ماند و به مرتب کردن صفوف پیروان و مدیران گروهش پرداخت. او به تثبیت گامهای فکری و سیاسی گروه در صعده و توسعه آن در مناطقی در عمران و صنعا، موفق شد.
انجمن فیلارمونیک تهران: در سال ۱۳۴۲ بنیان شد. ارکستر فیلارمونیک تهران به ریاست پرویز محمود در آبان ماه ۱۳۳۲ بنیان شد و پس از ده سال ارکستر زیر چتر پشتیبانی انجمن فیلارمونیک تهران به ریاست عالیه فرح پهلوی درآمد. این انجمن نهادی است غیرانتفاعی و همه درآمدهای آن برای گسترش و همگانی کردن موسیقی علمی استفاده میشود. هدف انجمن، گسترش موسیقی علمی و ایجاد انگیزه و راهنمایی دوستداران این هنر از راه دادن کنسرتها، نشستهای گوش دادن به صفحههای موسیقی و برگزاری سخنرانیها دربارهٔ جنبههای علمی و فنی و تاریخی و فلسفی موسیقی و بنیان کتابخانه و چاپ مجلات موسیقی و غیره میباشد. استفاده از برنامههای انجمن بسیار ساده و ارزان در دسترس دوستداران این موسیقی است.
هدف بنیان اینترپرو، دسترسی به چند پایگاه داده متفاوت و کاهش افزونگیهای آنهاست. این کار به کاربران در تفسیر نتایج تحلیل دنبالهها کمک میکند. اینترپرو با متحد کردن پایگاه دادهها به ابزار قدرتمندی برای تشخیص و پیشبینی تبدیل شدهاست.
آنها به کودکان خود همواره میآموختند که رده هر کس فرمانی است از سوی خدایان که تنها بیایمانان باک دگرگون کردن آن را دارند. فرمانروایان را از میان فرزندان شاهان پیشین و سردمداران هر بخش از سرزمین را از میان یارلها برمیگزیدند. پا به پای این پذیرش بیریای فرمانروایی پادشاه و همچنین پیامدهای آشکار جنگ و کشاورزی، دموکراسی شایانی در کار بود که به سبب آن زمینداران در یک انجمن سران خانواده، انجمن روستا، انجمن استانی، یا یک «انجمن یکپارچه» ملی کار بنیانگذاران و دادگران کشور را انجام میدادند که از آن به عنوان اولین پارلمان تاریخ بشریت یاد میشود که در سال ۹۳۰ میلادی در ایسلند بنا نهاده شد.[الف] در این میان، فرمانروا، پیادهکننده بنیانها بود نه مردم. دادگری بر پایه بنیان نامهها انجام میگرفت و کینخواهی یک پدیده ورای بنیانها بهشمار میرفت. خونخواهی گاهی نبردهای خونینی را در پی داشت و خونبها کمتر پرداخت میشد که برای بزهکاران جانشین کینخواهی میشد. مردانی که از هیچ بنیانی پیروی نمیکردند و شکست را نمیپذیرفتند دریانوردانی بیباک بودند که به سردمدارای مردم دست مییافتند. آنها از مجازات سنگینی بهره میگرفتند تا کسانی را که به سبب نبرد با طبیعت سخت جان شده بودند به پیروی از بنیانها و آرامش وادارند.