بنی قریظه در قران

معنی کلمه بنی قریظه در قران در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بنی قریظه در قرآن. بنی قُرَیْظَه، از قبایل یهود ساکن یثرب و نام یکی از غزوه های پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم بود، آنان از سه طایفه مشهور یهود و آخرینشان بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم بر اثر پیمان شکنی در غزوه خندق ، با آنان برخورد کرد. مفسران ذیل آیاتی از سوره بقره ، آل عمران ، مائده ، انفال و احزاب و برخی دیگر آیات از آنان یاد کرده و برخی را در شان آنان دانسته یا بر ایشان تطبیق کرده اند.
گزارشها درباره تبار و منشا آنان همسانی ندارد. بیشتر منابع اسلامی، ایشان را بنی اسرائیلی و از فرزندان خزرج بن الصریح، از نسل هارون بن عمران علیه السّلام دانسته اند که به «کاهنان» شهرت دارند. در مقابل، برخی مورخان، بنی قریظه را در اصل عرب و تیره ای از قبیله جذام می دانند که در زمان عادیا بن سموئیل، به دین یهود درآمدند و چون در کنار کوهی به نام قریظه فرود آمدند بدان نام مشهور شدند. قول دیگر، نام نیای آنان را قریظه دانسته است. مستشرقان نیز درباره نسب این طایفه از یهود، نظر یکسانی ندارند؛ برخی بنی اسرائیلی بودن ایشان را تایید و برخی مورد تردید قرار داده اند.
← زمان و علت هجرت یهود به یثرب
برخی منابع اشاره دارند که بنی قریظه در جنوب شرقی یثرب، بین وادی مهزور و مُذَیْنب ساکن گشتند. وادی مهزور به آنان تعلق داشت که سیل آن مدینه را تهدید می کرد و در زمان عثمان جلوی آن سدی ساخته شد. آنان با دیگر یهودیان مدتها بر عرب آن شهر (اوس و خزرج) تسلط داشتند و بنابر قولی در آن زمان (دوره ساسانیان)؛ خرجگزار مرزبان ایرانی «الزاره» در بحرین بودند.
← وضعیت اقتصادی بنی قریظه
آنان هم پیمان قبیله اوس بودند ؛ همچنین از هم پیمانی آنان با شاخه بنی کلاب بن ربیعه از بنی عامربن صعصعه یاد شده است. روابط بنی قریظه، با یهود بنی قینقاع خصمانه بود. قرطبی از بنی قینقاع به عنوان دشمنان بنی قریظه یاد کرده است. این دو طایفه از یهود به طرفداری از هم پیمانان عرب خود، گاهی در برابر یکدیگر قرار می گرفتند.
← روابط بنی قریظه با بنی نضیر
...

جملاتی از کاربرد کلمه بنی قریظه در قران

نقد روایات ابن اسحاق و واقدی از سرانجام بنی‌قریظه به انتقاداتی می‌پردازد که به صورت تاریخی به گزارش‌های سیره‌های ابن اسحاق و واقدی از سرانجام قبیله بنی قریظه وارد شده‌است. ابن اسحاق قدیمی‌ترین منبعی است که با جزئیات به شرح ماجرای بنی قریظه پرداخته‌است و تاریخ نگاران بعدی عموماً از او به عنوان منبع استفاده کرده‌اند. ابن اسحاق نوشت که بنی قریظه با قریش و متحدانش در برجسته‌ترین تلاش آن‌ها جهت نابودی مسلمانان همراه شدند. زمانی که این تلاش شکست خورد، محمد بنی قریظه را محاصره کرد. بنی قریظه نهایتاً تسلیم شدند و سعد بن معاذ، از سران قبیله اوس، حکم داد که مردان بالغ بنی قریظه کشته و زنان و کودکان به بردگی گرفته شوند. متعاقب آن خندق‌هایی در بازار مدینه کنده شده و سر مردان بنی قریظه از تنشان جدا شد. تخمین میزان کشته‌ها در منابع مختلف بین ۴۰۰ تا ۹۰۰ می‌باشد (ابن اسحاق آن را بین ۶۰۰ تا ۹۰۰ می‌نویسد).
گوردون دانیل نیوبی، استاد مطالعات تطبیقی اسلام و یهودیت می‌گوید که حداقل از زمان ویلیام مویر در غرب کشتار بنی قریظه به عنوان عملی وحشیانه نگریسته می‌شده و بخاطر همین موضوع عرفات و احمد به بازبینی این داستان پرداخته‌اند. نیوبی می‌گوید که استدلال‌های کیستر کاملاً قانع‌کننده‌است و حتی اگر برخی نویسندگان چاشنی قضیه را زیاد کرده باشند، کشتار باید اتفاق افتاده باشد زیرا تنش فزاینده‌ای که بین محمد و یهودیان وجود داشت ناگزیر می‌بایست به مقابله نظامی بینجامد. البته واضح است که محمد سیاست کاملاً ضدیهودی نداشته چون تا پایان عمر محمد یهودیانی در مدینه حضور داشتند.
کیستر در مقاله اش مشخصاً دربارهٔ شباهت‌هایی که عرفات می‌گوید بین داستان ماسادا و بنی قریظه وجود دارد نمی‌نویسد. اما در تحلیلی که خودش از ماجرای بنی قریظه ارائه می‌کند تعداد ۴۰۰ نفر کشته را ممکن می‌داند (و این را سازگار با ۱۰۰۰ نفر زن و کودک که در برخی منابع گزارش شده می‌داند). کیستر داستان شروطی که رهبر بنی قریظه پیش روی قبیله قبل از تسلیم گذاشت را محتملاً جعلی - اما بازتاب دهنده شرایط بدی که قریظه در آن بودند - می‌داند.
برکات استدلال می‌کند که فاصله بین مدینه و بنی قریظه حدود ۶–۷ ساعت پیاده‌روی بود (بگفته ابن اسحاق مسلمانان ظهر حرکت کرده و هنگام نماز عشا به بنی قریظه رسیدند). برکات می‌پرسد چرا محمد همه آن‌ها را به مدینه آورد؟ بهتر نبود که اعدام یهودیان را خارج از قلعه‌شان انجام دهد؟ این‌گونه مشکل امنیت اسرا و بهداشت عمومی مدینه حل می‌شد. اگر می‌خواستند که به مدینه بیایند، چرا به سمت خندقی که حدود یک ماه قبل کنده شده بود نرفتند؟ آن خندق دور نبود. در طول مسیری که مردان، زنان و بچه‌ها به سمت مدینه حرکت می‌کردند (که باید به دلیل سرعت کم کودکان و افراد مریض ۱۰ تا ۱۱ ساعت طول کشیده باشد)، هیچ‌کسی بجز Amr b. Suda al-Qurazi قصد فرار نکرد؟ هیچ‌کس بجز Rifa b. Samawal al-Qurayzi اسلام را نپذیرفت تا از مرگ نجات پیدا کند؟ چگونه خندق‌ها را در یک روز کندند و آن را پر کردند؟