بناى مسجد قبا

معنی کلمه بناى مسجد قبا در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کلیدواژه: وقایع پس از هجرت، بنای مسجد قبا
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به سوی مدینه هجرت می فرمود، پیش از وارد شدن به مدینه، مدت کوتاهی در قبا منتظر علی بن ابیطالب علیه السلام ماند. میزبان رسول خدا در قبا مربدی یا حیاطی در کنار خانه خود داشت.رسول خدا آن زمین را از او گرفت. وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه وارد شد و در محله قبا فرود آمد شالوده مسجد قباء را ریخت خود پیامبر نیز در کار ساختن آن مسجد شرکت می فرمود و سنگ و مصالح می آورد ولی کار آن به پایان نرسید. و چون قبله مسلمانان در سال دوم هجرت تغییر کرد حضرت به قباء آمد و با کمک اصحاب پایه های قبله مسجد را که محراب آن به طرف بیت المقدس بود به سمت کعبه تغییر داد و دیوارهای آن را در همین مکان فعلی که هست بالا برد و روزهای شنبه نیز پیاده بدان جا می آمد و در آن نماز می گزارد، و به گفته گروه زیادی از مفسرین آیه شریفه سوره توبه که در ذیل داستان «مسجد ضرار» خدا فرموده: «...لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه، فیه رجال یحبون ان یتطهروا و الله یحب المطهرین».
درباره همین مسجد قباء نازل شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه بناى مسجد قبا

قضيه از اين قرار بود كه ؛برادر حاج حسين اتفاق ، بااهل و عيال خود به كربلا براى زيارت قبر امام حسين عليه السلام رفته بودند، هنگامبازگشت بر اثر سانحه هواپيما، كشته شدند، آقاى حاج حسين اتفاق ، مسجد مزبور رابه نيت مرحوم برادرش ساخت ، در نتيجه بانى مسجد، زائر امام حسين عليه السلام بود كهكشته شد، و تصميم بناى مسجد نيز در روز ولادت امام حسين عليه السلام گرفته شد، ومرحوم آيت الله حجت نيز خواب مزبور را در همان شب ولادت امام حسين عليه السلام ديد.

گزارش هاى تاريخى موجود از جمله گزارش ابن سعد از طرح بناى مسجد گواهى برصدق اين گفته هاست .وى در باب ساختمان مسجد مى نويسد:طول آن از محل محراب تا آخر مسجد صد ذراع و عرض آن هم همچنان و مسجد مربع بود وبرخى گفته اند كمتر از صد ذراع بوده است . پايه هاى اصلى را به اندازه سه ذراع باسنگ بنا كردند و بقيه را با خشت خام ...و سه در براى آن قرار دادند. درى در آخر مسجد ودرى ديگر كه آن را در رحمت نامگذارى كردند و در سوم مخصوص آمد و شدرسول خدا (ص ) بود، تمام ديوارها ساده بود و تنه درختان خرما را ستون قرار دادند و آن را با شاخ و برگ خرما پوشاندند.به پيامبر (ص ) گفته شد: آيا براى مسجد سقفنمى سازى ؟

درباره اهميت بناى مسجد احاديث فراوانى از طرقاهل بيت و اهل سنت رسيده است كه اهميت فوق العاده اين كار را نشان مى دهد.

بدين ترتيب تا پيش از دوران اموى ويژگي هاى سادگى و اصالت براى مسجد النبى حفظ شد و تنها از اين دوره بود كه همراه با تغييرات بنياد دينى كه در همه چيز اسلام اتفاق افتاد، در بناى مسجد نيز تغييرات مختلفى به جود آمد.

9- هنگامى كه به بررسى تاريخ بناى مسجد جامع مى پردازيم و اختلاف نظرها رادرباره آن مشاهده مى نماييم حداقل سال تاءسيس مسجد جامع 265 هجرى و حداكثر 755 قيدگرديده است . اگر سال تاءسيس را 265 بدانيم ، اكنون (238) در حدود 1152سال از تاءسيس آن گذشته و اگر سال تاءسيس آن را 755 هجرى بدانيم اكنون در حدود662 سال از تاءسيس و ساخت آن مى گذرد.
11- بناى مسجد جامع از بناهاى اواسط قرن هفتم هجرى (البته در تاريخ بنا اختلاف استكه در مبحث مسجد جامع اشاره خواهد شد).

علاوه بر روح سادگى اسلام كه بر مسجد مدينه حاكم بود يك مساله اساسى ديگر وجود داشت و آن ضرورت اصالت مسجد در اسلام بود. براى پيامبر حفظ استقلال و اصالت اسلام و نمودهاى آن مساله اى اساسى بود و ايشان با حساسيت خاصىاز اين امر مراقبت مى نمودند. نمونه اين امر را در جريان تغيير قبل شاهد هستيم كه پيامبر (ص ) به شدت مايل بودند كه قبله اسلام مستقل از قبله يهود باشد و قرآن نيز به اينتمايل اشاره دارد. بديهى است كه اصالت مسجد اگر مهمتر ازاستقلال قبله نباشد كم اهميت تر نيست . بنابراين ساختمان مسجد به عنوان نهاد دينى واجتماعى اسلام بايد نشانگر هويت مستقل اسلام مى بود و لذا در طرح بناى مسجد مدينه كمترين نشانى از تقليد و اقتباس ‍ از معابد يهود و مسيحيت ديده نمى شود.

از عجائب اينكه ؛ وصى ايشان مرحوم آيت الله سيد احمد زنجانى مى گفت : مرحوم آيت اللهحجت قدس سره شريف يك سال قبل از فوتش در مورد محل دفنش با من مشورت نمود، و من مدرسه حجتيه را صلاح دانستم ولى آن مرحوم درحال ترديد بود تا اينكه در روز سوم شعبان 1371 قمرى (روز ولادت امام حسين عليهالسلام ) به بنده گفت : ديشب در خواب به من گفتند: قبر خود را پهلوى مسجد درست كن، و تا آن وقت هنوز مسجدى در مدرسه درست نشده بود، از قضا صبح همان روز (روز سوم شعبان )شخصى به نام حاج آقا حسين اتفاق آمد و صحبت بناى مسجد را در كنار مدرسه حجتيه به ميان كشيد، و اين مرحمتى حضرت سيد الشهداء عليه السلام است كه در شبولادتش اين خواب را ديدم ، و صبح ولادتش ‍ بانى مسجد پيدا شد.

حسن به مثله مى گويد: من به خانه برگشتم و تمام شب را در انديشه بودم ، تا اين كه نماز صبح را خوانده و به سراغ (على المنذر) رفتم و ماجراى شب گذشته را براى اونقل كردم و با او به همان مكان شب گذشته رفتيم . در آن جا زنجيره هاى را ديديم كه طبق فرموده امام عليه السلام حدود بناى مسجد را نشان مى داد.

پيش از اين گفته آمد كه نخستين و فعال ترين نهاد آموزشى در اسلام مسجد بوده است . و بنابر توجه رسول خدا(ص ) در اولين اقدامش به بناى مسجد در اقامت محدودش در قبا وپس از آن به محض ورود به مدينه و دست به كار شدن براى بنياد مسجد و آغاز واستمرار فعاليت درخشان مسجد النبى در عصر حيات آن حضرت و موفقيت ها كه در تربيت و آموزش اصحابى وفادار و مؤ من به دست آورد كه آنان در واقع از نخستين شاگردان مكتبوحى بودند و در زمان حيات پيامبر و پس از رحلت او بار امانت ابلاغ و اشاعه آيين اسلامرا با همه آفات و موانع سياسى كه در گذرگاه آن قرار گرفت چنان متعهدانه ادا كردند كه بى ترديد مى توان از مسجد النبى در مدينة النبى به عنوان كارآمدترين و موفقترين دانشگاه ها در طول تاريخ بشريت تا اين زمان از آنه ياد كرد.