بنات النعش اکبر

معنی کلمه بنات النعش اکبر در لغت نامه دهخدا

بنات النعش اکبر. [ ب َ تُن ْ ن َ ش ِ اَ ب َ ] ( اِخ ) هفت اورنگ مهین. بنات النعش کبری. رجوع به ذیل هفت اورنگ و رجوع به بنات النعش کبری شود.

معنی کلمه بنات النعش اکبر در فرهنگ فارسی

هفت اورنگ مهین . بنات النعش کبری .

جملاتی از کاربرد کلمه بنات النعش اکبر

شدند جمله پراکنده چون بنات النعش جماعتی که چو پروین بدند پیش تو پار
آنکه پروین چون بنات النعش گردد منتشر گر کند ناگه بچشم خشم سوی او نگاه
بر باره چو گردون رانده همه شب چون مه کرده چو بنات النعش آن لشکر چون پروین
اگر گنجی بدست آرد فراهم کرده چون پروین ز بخشش چون بنات النعش گرداند پریشانش
چون ثریا پایه نظمش بلند چون بنات النعش نثرش ارجمند
نظم و نثرش بین که پنداری دبیر چرخ کرد عقد پروین را در اثنای بنات النعش جا
چنان دارند یارانم که دارند بنات النعش اطراف جدی را
به جنت جای کرد آن قطب کامل بنات النعش وش گردش افاضل
جمعی دیدم چون بنات النعش از یکدیگر دور و رنجور و مخمور گرد آمده، پیری نورانی بر سر آن ویرانی ایستاده در آن اطلال مینگریست و بر آن احوال می گریست و این ابیات روایت می کرد و از آنداستان حکایت.
شب مگر اندود خواهد بام گیتی را به قیر کز بنات النعش هستش نردبان انگیخته