بساط کردن
معنی کلمه بساط کردن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بساط کردن
تو کئی کمال باری که بساط قرب جوئی بحد گلیم باید پی خود دراز کردن
هر گالش طبری بین ۲۰ تا ۵۰ گاو و ۱ یا ۲ سگ دارد. گالشهای طبری برای تشویق گاوها به راه رفتن از اصوات «ها…ها» و «هَی… هَی» و برای متوقف کردن آنها از «هِرِس» (Heres) استفاده میکنند. گالشها پس از اینکه تا نیمه تپه که بالا میروند، بساط صبحانه پهن میکنند و گاوها را هم رها میکنند تا برای خودشان در میان علوفه فراوان، بچرند. گالشها آتشی برپا میکنند و کتری سیاه شان را با آب چشمه پر کرده و روی آتش میگذارند و سپس به خوردن نان و پنیر و خیار و گوجه و چای مشغول میشوند.
از دوره صفویان، ابتدا در اصفهان و سپس در تبریز و سایر شهرهای بزرگ، میسیونرهای مذهبی اروپایی اقدام به دایر کردن آموزشگاههایی به سبک غربی نمودند. در انتهای دوره امیرکبیر، دارالفنون تأسیس شد و از زمان مظفرالدین شاه، دبستان و دبیرستان در ایران گشایش یافت. گذر از مکتبخانهها به مدارس شاید یکی از موضوعات مهم در تاریخ مشروطیت ایران بهشمار رود. با آغاز به کار رضاشاه و گسترش مدارس رایگان، عملاً بساط مکتبخانهها برچیده شد.
به هر وحشت جنونم گر بساط الفت آراید صدا از خانهٔ زنجیر نتواند سفر کردن
تعطیلات ملی در ۲۷ آوریل با روز پادشاهKoningsdag به افتخار تولد پادشاه جشن گرفته میشود. اگر این روز یکشنبه باشد، به شنبه منتقل میشود. این روز به خاطر پهن کردن بساطهای خیابانیvrijmarkt خود شناخته میشود، که در آن بسیاری از هلندیها در سراسر کشور وسایل دست دوم خود را میفروشند. این روز همچنین فرصتی برای «نارنجیشیفتگی»oranjegekte است که هلندیها برای ابراز احساس نسبت به رنگ ملی کشور خود یعنی نارنجی، لباس و کلاهگیسهایی به این رنگ میپوشند و وسایلی به رنگ نارنجی همراه میآورند.