بریان شدن. [ ب ِرْ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) برشته شدن. کباب شدن. اِنشواء.( از تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). تقلّی. ( از تاج المصادر بیهقی ). نُضج. ( از دهار ) : ز تیغ تو الماس بریان شود زمین روز جنگ تو گریان شود.فردوسی.من از دخت مهراب گریان شدم چو بر آتش تیز بریان شدم.فردوسی.در دلو نور افشان شده ، زآنجا بماهی دان شده ماهی ازو بریان شده ، یکماهه نعما داشته.خاقانی.گاهی ز جان بیجان شدم گاهی ز دل بریان شدم هر لحظه دیگرسان شدم هر دم دگرگون آمدم.عطار.و رجوع به بریان شود. - بریان شده ؛ کباب شده. برشته شده. مشوی. مشویة. و رجوع به بریان شود. || به مجاز، در سوز و گداز شدن. سخت غمگین و متأثر گشتن : به ایرانیان زار و گریان شدم ز ساسانیان نیز بریان شدم.فردوسی.- جان و تن به مهر کسی بریان شدن ؛ در مهر کسی سوختن و زار و ناتوان گشتن در آتش عشق وی : مر مرا بفریفت از آغاز کار تا شدم بریان به مهرش جان و تن.ناصرخسرو.- دل بریان شدن بر کسی ؛ در سوز و گداز شدن : دل من همی بر تو بریان شود دو چشمم شب و روز گریان شود.فردوسی.- روان بریان شدن ؛ سخت غمگین و در سوز و گداز شدن : همانا که آن خاک گریان شود روانش بدین سوک بریان شود.فردوسی.- سینه بریان شدن ؛ سخت متأثر و غمگین و در سوز و گداز شدن : ز درد تو خورشید گریان شود همان ماه را سینه بریان شود.فردوسی.
معنی کلمه بریان شدن در فرهنگ فارسی
برشته شدن کباب شدن .
جملاتی از کاربرد کلمه بریان شدن
با برآمدن اسکندر مقدونی، ایران اهمیت و پایداریاش را حفظ کرد. پیر بریان، حکومت اسکندر را استمرار و اوج فرمانروایی پارسی هخامنشی میداند. با مرگ اسکندر، سلوکیان، سومین سلسله ایران باستان، به قدرت رسیدند. به شاهنشاهی سلوکیان در قرن سوم پیش از میلاد، از دو منظر میتوان نگریست. یکی امپریالیست پنداشتن سلوکیان بر اساس این تحلیل که مانند جانشینان اروپایی هجده قرن بعد خود آمدند و حکومت استثماریشان را در آسیا، مستقر کردند و دیگر این نگاه که سلوکیان گرچه اصل و نسب یونانی داشتند، نیرویی بودند که تمدن یونانی-ایرانی را پایه گذاشتند و سیر تاریخ ایران را ادامه دادند. همانطور که در مورد هخامنشیان گفته شد، باید به یاد داشت که نحوه تفکر، آرمانها، تشکیلات و هدفهای هر شاهنشاهی و «نه زبان آن» معرف آن شاهنشاهی است. به این معنا، به آسانی میتوان از این نظریه دفاع کرد که سلوکیان، سومین سلسله ایران باستان بودند. با ضعیف شدن حکومت سلوکیان بر ایران، سلسله چهارم یعنی اشکانیان به قدرت رسید. این بار از حاشیههای شمالشرقی، مردمی ایرانی توانستند نظام نسبتاً متمرکزی برپا کنند که تقریباً پنج قرن (۲۴۷ پ.م. تا ۲۲۴ م) دوام یافت. اشکانیان سنت یونانی-ایرانی را در هم آمیختند و اجازه دادند مردمان گوناگون، یونانی یا ایرانی با گرایشهای مذهبی متفاوت، کنار یکدیگر زندگی کنند.
الیان (به انگلیسی: elen)، ایتالیایی در سده دوم و سوم میلادی میزیستهاست. الیان دو اثر پر حجم از خود به یادگار گذاشتهاست که تواریخ گوناگون و دربارهٔ طبیعت جانوران نام دارند. وی آثار خود را به زبان یونانی نوشتهاست. الیان دربارهٔ داریوش و اوضاع دربار هخامنشی گزارشهای نادرست ارائه داده که بررسی و تحلیل دقیق آنها در بازشناسی تاریخ هخامنشی اهمیت بسیار دارد. همچنین، گزارش مربوط به کشته شدن گاو مقدس آپیس در مصر و توهین به معابد آن دیار به وسیله اردشیر سوم (اخس) توسط همین مورخ ارائه شدهاست. این گزارش امروزه توسط برخی مورخین نظیر پیر بریان مردود اعلام شدهاست. اظهارنظرهای الیان دربارهٔ خشایارشا، چنانکه از برخی آثار او (نظیر تواریخ گوناگون) بر میآید، نشان دهنده آن است که وی هیچ چیز از تاریخ دربار هخامنشی نفهمیدهاست و حتی آثار هرودوت را نیز در اینباره نخوانده و صرفاً به بیان مسائلی پرداختهاست تا تألیف خود را در برابر دیدگان یونانیان دلپذیر جلوه دهد. با این حال، از مجموع نوشتههای الیان و تحلیل و مقایسه آنها با آثار دیگر مورخین کلاسیک، میتوان اطلاعات مهمی، به ویژه دربارهٔ تاریخ هخامنشی و اوضاع دربار آنها، بدست آورد.