چفدهای تیزهدار را که از برهم آمدن تقاطع وار دو بیضی ایستاده (سهمی) یا خوابیده (بیضوی) به دست میآید میتوان دیسه و ساختار کمال یافته طاق با چفد مازهدار دانست، چه افزوده شدن یک بیضی دیگر در رسم چفد، رهیافت تجربه دراز هنگام معماران و رازیگران بودهاست که از پی آزمونهای بسیار در طول تاریخ معماری و دریافت دیداری و شهودی از سازوکار طاق رفته رفته به این نکته مهم پی بردند که با بکار بردن دو بیضی همگسل میتوان به طاقهایی به همان توانایی باربری طاقهای مازهدار همزمان با صرف مصالح کمتر دست یافت. در تاریخ معماری ایران بهطور ویژه رواج و رونق چفدهای تیزهدار که بسیار زودتر از چفدهای تیزهدار گوتیک در معماری کلیسایی اروپا روی داد برآیندی بود که از رهگذر نگاه دراز مدت و اهمیت به دو نکته بنیادین در معماری: اصل صرفه جویی یا پرهیز از بیهودگی و اصل مردمواری به وقوع پیوست، چه ساخت طاق یا گنبد به روش تیزهای جدای اینکه از بلندای بیش از اندازه بنا میکاهد و آن را هرچه مردموارتر میسازد همچنین به این روش در میزان مصالح به کار رفته در ساخت سازه بسیار صرفه جویی میکند.