برق کردن

معنی کلمه برق کردن در لغت نامه دهخدا

برق کردن. [ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) درخشانیدن و روشن کردن. ( آنندراج ).

معنی کلمه برق کردن در فرهنگ فارسی

درخشانیدن و روشن کردن .

جملاتی از کاربرد کلمه برق کردن

عمر کوتاه کند خنده شادی چون برق چشم وا کردن و بستن ز شرر بسیارست
حفاظت سامانه قدرت شاخه‌ای از مهندسی برق قدرت است که با حفاظت از سامانه‌های قدرت الکتریکی در برابر خطاها از طریق ایزولاسیون بخش‌های خطازده از بقیه شبکه الکتریکی سر و کار دارد. هدف طرح حفاظتی پایدار نگهداشتن سامانه قدرت از طریق ایزوله کردن فقط بخش‌های تحت خطا و تحت بهره‌برداری نگه داشتن بیشترین بخش‌های ممکن از شبکه است؛ بنابراین، طرحهای حفاظتی لازم است شیوه‌ای بسیار عملگرایانه و بدبینانه را برای پاک کردن خطاهای سامانه مورد استفاده قرار دهند. فناوری و فلسفه‌های استفاده شده در طرح‌های حفاظتی ممکن است اغلب قدیمی و قویاً تثبیت شده باشد چرا که لازمست بسیار قابل اطمینان باشند.
برق شیرازه خرمن نتواند کردن می چه سازد به دماغی که پریشان باشد؟
در ابتدا سماورها دارای ساختمانی بودند که عبارت از مخزنی برای جوش آوردن آب بود، اما میان مخزن سماورهای زغالی تنوره یا لوله‌های عمودی برای روشن کردن زغال در آن تعبیه شده بود، پس از آن همزمان با پیشرفت‌های تکنولوژی و استفاده از سوخت‌های نفت، گاز و انرژی الکتریکی، سماورهای نفتی، سماور گازی و سماور برقی تولید شد.
بمنظور توسعه راه‌آهن برقی در سال ۱۳۸۶ قراردادی برای برقی کردن مسیر تبریز - آذرشهر با راه‌آهن روسیه منعقد گردید.
قفل‌های ایمنی کودک و کنترل‌های قفل شیشه برقی کنترل شده توسط راننده از باز کردن درها و پنجره‌ها از داخل وسیله نقلیه توسط کودکان جلوگیری می‌کند.
یک مدل باتری گرانشی از یک ساختار بسیار بلند با جرم سنگین استفاده می‌کند. این سازه بلند را می‌توان در بالای سطح زمین ساخت، مانند یک ساختمان بلند یا برج، یا می‌توان یک حفره عمیق در سطح زمین تا عمق معینی حفر کرد تا باتری با مشخصات لازم درست شود. یک جرم با استفاده از یک سیستم قرقره به بالای برج یا بالای سوراخ برده می‌شود. انرژی اولیه ای برای بلند کردن جرم مورد نیاز است، اما این انرژی معمولاً انرژی اضافی است که در طول زمان‌هایی که تولید برق بیشتر از تقاضا است، استفاده می‌شود. هنگامی که انرژی اضافی تمام می‌شود، با جابجایی جرم به وسیله ژنراتور به تولید برق پرداخت.
یوسف سلمان یوسف در ۱۹۰۱ در یک خانواده آشوری در روستایی از شهر موصل در شمال عراق به دنیا آمد. یک خانواده فقیر داشت، و پدرش با فروش کیک و شیرینی روزگار می‌گذراند. در سال ۱۹۰۷ او و خانواده برای پیدا کردن کار مناسبتر به بصره در جنوب عراق نقل مکان کردند. یوسف از سال ۱۹۰۸ تا سال ۱۹۱۴ در دبستان سوریهای مسیحی در بصره درس خواند و از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۶ در مدرسه آمریکای‌ها تحصیل کرد. با مریض شدن پدرش او مجبور به ترک تحصیل شد و دنبال کار برای امرار معاش خانواده‌اش بود. در ابتدا او به عنوان مترجم در ارتش انگلیس در بصره شروع بکار کرد. بعد در ۱۹۱۹ برای کمک به برادرش در راه‌اندازی یک کارخانه به نصیریه عزیمت کرد. در ۱۹۲۴ به بصره برگشت و به شغل منشی‌گری در اداره برق مشغول کار شد.
مسیر بافق بندرعباس برای حمل حداکثر ۲۰ میلیون تن از ابتدا با دید دو خطه و برقی طراحی شده بود و در سال ۷۱ مناقصه‌ای برای برقی کردن آن برگزار گردید که با محاسبات مجدد مشخص گردید با ترافیک، قیمت سوخت، قابلیت و قیمت لکوموتیوها و نیز مشکلات صنعت برق در آنزمان اینکار موجه نمی‌باشد و این طرح متوقف شد.
مشکلاتی که پیش می‌آیند مشخص هستند. اگر یک ژنراتور پشتیبان نداشته باشند، برق نخواهند داشت. هیچ سیگنال رادیویی نمی‌تواند وارد شود. ساکنان شهر نمی‌توانند صدای افرادی که دقیقاً جلوی‌شان در آن طرف گنبد ایستاده‌اند بشنوند. به تدریج و به آرامی مردم شروع می‌کنند به فکر کردن دربارهٔ مدت زمانی که این گنبد وجود خواهد داشت، چون مشکل آب و غذا را پیش می‌آورد. مأموران دولتی هم در آن سمت گنبد حلقه زدند و برای بدترین شرایط ممکن آماده می‌شوند.