بر یخ نوشتن

معنی کلمه بر یخ نوشتن در لغت نامه دهخدا

بر یخ نوشتن. [ ب َ ی َ ن ِ وِ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از هیچ انگاشتن و کار بی مقدار و بی اثر کردن و ضایع ساختن کاری و کار بیهوده و بی فایده کردن. ( برهان ). و رجوع به یخ شود.

معنی کلمه بر یخ نوشتن در فرهنگ فارسی

کنایه از هیچ انگاشتن و کار بیمدار و بی اثر کردن و ضایع ساختن کاری و کار بیهوده و بی فایده کردن .

جملاتی از کاربرد کلمه بر یخ نوشتن

چو بگشاید فقاع از کام شکّر لبش بر یخ نویسد نام شکّر
حدیث برف چون بر یخ نوشتم بجز افسردگی حاصل چه باشد؟
برات عاشقان بنوشت بر یخ ازیرا خسته اند از سعی باطل
بر یخ بنویس چون کند وعده گفتار محال و قول خامش را
بنیاد عمر بر یخ و من بر اساس عمر روزی هزار قصر مهیا برآورم
گردی از مستی برات نوگلان بر یخ نوشت فرودینشان جامه در دریای آب انداخته
به ار شاه بر یخ زند نام او نیارد در این کشور آرام او
بهشتی شربتی از جان سرشته ولی نام طمع بر یخ نوشته