بر کسی گرفتن

معنی کلمه بر کسی گرفتن در فرهنگ معین

( ~. کَ. گِ رِ تَ ) (مص ل . ) او را مقصر دانستن .

معنی کلمه بر کسی گرفتن در ویکی واژه

او را مقصر دانستن.

جملاتی از کاربرد کلمه بر کسی گرفتن

نه از تهی دستی بار بر دلی بودی نه از قوی دستی بر کسی ستم بودی
اگر چیزی بر کسی که دارای قوت عقلی بسیار است مکشوف گردد، چنانچه آن چیز کاملاً برای او تازگی داشته باشد، حتی با آزمایش‌های دقیق بر روی کیفیات محسوس آن، نمی‌تواند چیزی از علت‌ها یا معلول‌های آن به دست آورد. … آدم، که بنابر فرض از آغاز عقل کامل بوده، هرگز نمی‌توانست با ملاحظه سَیَلان و لطافت آب، عرق کنندگی آن را استنباط کند یا با مشاهده نور و حرارت آتش دریابد که او را می‌سوزاند.
رحم است بر کسی که نرست است از خودی این قید با هزار سلاسل برابرست
یکی نام دزدی نهد بر کسی که فرجام زان رنج یابد بسی
گفتمش: این همه اندوه زچه روست؟ گفت: از مصیبتی که جز من بر کسی فرود نیامده است.
کلی و جزوی همی سرمایه باید چند چیز تا به استحقاق شغلی بر کسی گیرد قرار
وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلی‌ بَعْضِ الْأَعْجَمِینَ (۱۹۸) و اگر ما این بر کسی فرستادیمی نه تازی زبان، فَقَرَأَهُ عَلَیْهِمْ و آن کس آن را بر قریش خواندی، ما کانُوا بِهِ مُؤْمِنِینَ (۱۹۹) بنگرویدندی بآن، کَذلِکَ سَلَکْناهُ چنان نهادیم و کردیم این‌ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ (۲۰۰) در دلهای کافران.
ای غم به خانه دل قدسی وطن مکن تعمیر این خرابه، شگون نیست بر کسی
اندر این فصل بر کسی بخشای که ندارد به عیش و عشرت رای
زکات فطره بر کسی که خودش نیازمند نباشد واجب است. سرپرست خانواده باید زکات خود و تمام کسانی که تحت تکفل او هستند را پرداخت نماید.