بخاک رفتن

معنی کلمه بخاک رفتن در لغت نامه دهخدا

بخاک رفتن. [ ب ِ رَ ت َ ]( مص مرکب ) دفن شدن. ( آنندراج ). به گور سپرده شدن.

معنی کلمه بخاک رفتن در فرهنگ فارسی

دفن شدن به گور سپرده شدن .

جملاتی از کاربرد کلمه بخاک رفتن

وقت رفتن گر روم با آتش عشقت بخاک روز محشر در برم بینی دل خونین کباب
وقت رفتن گر روم با آتش عشقت بخاک روز محشر در برم بینی دل پر خون کباب
در ره این درد آید دردناک هم درین دردش بود رفتن بخاک