[ویکی نور] «میرزا شمس بخارایی»، از نویسندگان قرن 13ق، است. متأسفانه از شرح حال وی اطلاع چندانی در دست نیست، اما واژه میرزا، چنین می رساند که نویسنده در دربار شاهان منغیتیه ماوراءالنهر سمت دبیری داشته و از نزدیک، شاهد رخدادهای این دوران بوده است. ظاهرا وی تا دوره کوتاه مدت فرمانروایی امیر عمر (1826م)، در بخارا حضور داشته و پس از باده پیمایی وی، از بخارا فرار کرده، ولی در همان سال دوباره با سپاهیان امیر نصر الله خان (1826-1860م) به بخارا بازگشته است. از گفتار نویسنده در خلال کتاب، چنین برمی آید که وی نتوانسته در بخارا پایداری کند و بار دیگر از ترس ستمگری های امیر نصر الله به شهر سبز فرار کرده، از آنجا رهسپار خوقند شد و در زمره همراهان عمر خان، ولی نعمت سابق خود که او نیز به دربار محمدعلی خان خوقندی پناهنده شده بود، درآمد. در خوقند به خواجه یوسف کاشغری پیوست و از آنجا با وی به کاشغر رفت. از مذهب و مرام میرزا شمس اطلاعی نداریم؛ فقط از فحوای گفتار وی در خلال کتاب (تاریخ بخارا، خوقند و کاشغر) پیداست که کتاب را به دور از تعصب دینی و مذهبی نگاشته است.
جملاتی از کاربرد کلمه بخارایی میرزا شمس
پدرش دکتر یحیی میرزا لسان الحکما و پدر بزرگش عبدالحسین میرزا شمسالشعرا از شاعران عارف مسلک دوران قاجار و پسر محمدقلی میرزا ملکآرا (پسر دوم فتحعلیشاه) بود . عمویش اسدالله میرزا شهابالدوله از دولتمردان و قانونگذاران دورههای قاجار و پهلوی بود.
حکیم اعظم سپس برای تحصیل در رشته طب وارد دارالفنون شد و در این دوره با افرادی همچون محمدعلی فروغی ذکاءالملک، سید ولیالله نصر، ممتاز الاطباء و یحیی میرزا شمس لسان الحکما هم دوره بود. او پس از پایان تحصیلات در دارالفنون با حمایت امین الضرب برای ادامه تحصیل در رشته پزشکی به فرانسه رفته و در دانشگاه پاریس به مدت ده سال به تحصیل پرداخت.