بخار پخت

معنی کلمه بخار پخت در لغت نامه دهخدا

بخارپخت. [ ب ُ پ ُ ] ( ن مف مرکب ) بخارپخته. پخته شده با بخار. که با بخار پخته شود. غذا که با بخار پزند نه به آتش یا آب گرم. ( یادداشت مؤلف ). || دم پخت. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه بخار پخت در فرهنگ فارسی

بخار پخته پخته شده با بخار .

جملاتی از کاربرد کلمه بخار پخت

کوسکوس به‌صورت سنتی همراه با گوشت یا خورش سبزیجات سرو می‌شود. کوسکوسی که به‌صورت آماده طبخ در فروشگاه‌ها یافت می‌شود، قبلاً بخار پز شده و خشک شده‌است. معمولاً دستور پخت آن در این حالت به این صورت است: به ازای هر پیمانه کوسکوس، یک و نیم پیمانه آب جوش به آن اضافه کنید و به مدت ۵ دقیقه در ظرف را محکم بپوشانید. کوسکوس باد می‌کند و در مدت کمی قابل خوردن می‌شود.