باستان اخترشناسی

معنی کلمه باستان اخترشناسی در فرهنگستان زبان و ادب

{archaeoastronomy, astroarchaeology} [باستان شناسی] بررسی اخترشناسی قدیم با استفاده از بقایای باستان شناختی و همچنین بررسی باستان شناسی مواد برجای مانده از فعالیت های اخترشناسی یا تاریخ اخترشناسی

جملاتی از کاربرد کلمه باستان اخترشناسی

اخترشناسی امروزی بر این باور است که این ستاره‌های میهمان که در چین باستان مشاهده شده همان ستاره‌های متغیر یعنی نواخترها و ابرنواخترها هستند. در اخترشناسی چینی، سه گونه «ستاره نو» توضیح داده می‌شد که یک گونه آن همین ستاره میهمان است و دو گونه دیگر در دسته همان پدیده‌ای قرار می‌گیرند که امروزه آن را به عنوان ستاره دنباله‌دار می‌شناسیم.
عناصری که فیزیک را تشکیل می‌دهند از رشته‌های اخترشناسی، اپتیک و مکانیک مشتق شده‌اند که از طریق بررسی هندسه در یک حوزه جمع می‌شوند. این قوانین ریاضی از تاریخ باستان با تمدن بابل و نویسندگان هلنی مانند ارشمیدس و بطلمیوس آغاز شده‌است. در همین حال، فلسفه‌ای که شامل فیزیک می‌شد و بر روی موضوعات تشریحی (نه توصیفی) تمرکز می‌کرد عمدتاً حول عقاید ارسطو دربارهٔ علت‌های چهارگانه وی، رشد یافت.
کیمیاگری هم به معنای شکل اولیه تحقیق در طبیعت است و هم شاخه فلسفه و روحانیت که هر دو دارای عناصری از شیمی، فلزکاری، فیزیک، پزشکی، اخترشناسی، نمادشناسی، عرفان، اعتقاد به عالم ارواح و هنر هستند. کیمیاگری در بین‌النهرین، مصر باستان، ایران، هند، چین، یونان، روم، در تمدن اسلامی، و سپس در اروپا تا قرن ۱۹ – به صورت یک شبکه پیچیده از مکاتب و نظام‌های فلسفی در طول دست کم ۲۵۰۰ سال رواج داشته است.