بازپس بردن

معنی کلمه بازپس بردن در لغت نامه دهخدا

بازپس بردن. [ پ َ ب ُ دَ] ( مص مرکب ) برگرداندن. پس افکندن. پس انداختن. ارجاء. ( ترجمان القرآن ) ( منتهی الارب ) : گفت از مشرق تا مغرب بدیدن پدر شما می آمدند و ناامید برمیگردیدند و هدیها بازپس میبردند. ( قصص الانبیاء ص 30 س 2 ).

معنی کلمه بازپس بردن در فرهنگ فارسی

بر گرداندن

جملاتی از کاربرد کلمه بازپس بردن

از بردن نام تو رسد گر به لبم جان بخشد دم عیسی نفس بازپسین را
هدف استراتژیک این نبرد بازپس‌گیری الحاره بود و از اهداف دیگر این عملیات می‌توان به از بین بردن پل ارتباطی بین معرضان و اسرائیل که توسط نیروهای جبهه النصره کنترل می‌شد، محافظت از دمشق در برابر حملات احتمالی معارضان، جلوگیری ورود معارضان به لبنان و ایجاد ایالت جنوبی و همچنین قطع مسیر حمایتی معارضان از جانب اردن اشاره کرد. به گفته برخی تحلیلگران یکی دیگر از اهداف این عملیات ایجاد لشکری برای به فرماندهی حزب‌الله برای جنگ در منطقه جولان برای مبارزه با اسرائیل بود. تمرکز این عملیات بر مناطق روستایی جنوب غربی دمشق، درعا و قنیطره بود.
اما بر اثر یورشهای سهمگین پارتیان برای از میان بردن آذوقه و تدارکات رومیان، ایشان دست به عقب‌نشینی زدند و تقریباً همه سرزمینهای اشغالی را بازپس دادند.