بازخواست از تکلیف

معنی کلمه بازخواست از تکلیف در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بازخواست از تکلیف (قرآن). طبق آیه ۳۴ سوره اسراء تکالیف خدا، مورد بازخواست او در قیامت است.
طبق آیه ۳۴ سوره اسراء تکالیف خدا، مورد بازخواست او در قیامت است:و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسؤولا. «و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک مشوید تا به رشد برسد و به پیمان (خود) وفا کنید زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد.» منظور از «العهد» بنا بر قولی، اوامر و نواهی خداست.
← وفای به عهد
۱. ↑ اسراء/سوره۱۷، آیه۳۴.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بازخواست از تکلیف».
...

جملاتی از کاربرد کلمه بازخواست از تکلیف

در تابستان ۱۳۷۷ کدیور نامزد نمایندگی دورهٔ سوم مجلس خبرگان رهبری در حوزهٔ انتخابیهٔ استان تهران شد. شورای نگهبان او را رد صلاحیت کرد کدیور بعد از بی‌پاسخ ماندن اعتراض به رد صلاحیتش از فقهای شورای نگهبان به هیئت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی شکایت کرد حسین مهرپور، دبیر هیئت و مشاور رئیس‌جمهور خاتمی، دو نامه به احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، نوشت و درخواست کرد مطابق قانون اطلاعات لازم دربارهٔ رد صلاحیت وی و مستندات آن در اختیار این هیئت قرار گیرد. احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، طی دو پاسخ به مشاور رئیس‌جمهور چنین حقی را مطلقاً برای رئیس‌جمهور به رسمیت نشناخت. سید محمد خاتمی، ریاست جمهور وقت، در دو نامهٔ کوتاه خود به مشاورش بازخواست از نهادهای ناقض قانون اساسی و اعلام عمومی کارشکنی چنین نهادهایی، یعنی شورای نگهبان را لازم دانست، اما به مصلحت ندید این تخلفات را اعلام عمومی کند.
3- سؤ ال و بازخواست از همه ى كارهاى انسان است . ( عمّا كنتم )
حمد و سپاس خداوندى را كه اگر كسى سخن گويد، سخنش را مى شنود و اگر سكوتاختيار كند، به باطن او آگاه است و كسى كه زندگى مى كند، رزق او باخدا است ، و اگرمرد، بازگشت او به سوى خدا است اما بعد: قبرها، جايگاه ما خواهد شد، و روز قيامت وعدهگاه ما مى شود، و خداوند بر ما احاطه دارد و بازخواست از ما مى كند و بدرستى كه على(عليه السلام ) درى است كه هر كه بر اين در وارد گردد مؤ من است .
اين حديث هم بايد حمل شود بر اينكه خداى تعالى در بازخواست از ضروريات زندگىسخت گيرى و مناقشه نمى كند، و خداد داناتر است .
# ملت ايران را از سگ هاى آمريكايى پست تر كردند.اگر چنانچه كسى سگ آمريكايى رازير بگيرد، بازخواست از او مى كنند.اگر شاه ايران يك سگ آمريكايى را زير بگيردبازخواست مى كنند و اگر چنانچه يك آشپز آمريكايى شاه ايران را زير بگيرد، مرجعايران را زير بگيرد، بزرگتر مقام ما را زير بگيرد،هيچ كس حق تعرض ندارد.
و به خاطر همين اشكال بوده كه بعضى از مفسرين عدم بازخواست از خدا را چنين توجيهكرده كه : اين آيه بر پايه آن مطلبى است كه در جاى خود ثابت شده كهافعال خدا معلل به اغراض نيست ، چون غرض عبارت است از آن داعى كهفاعل را به انجام فعل وا مى دارد، تا با انجام آناستكمال نموده سودى ببرد، و چون خداى تعالىاجل از اين است كه محتاج به كمالى باشد كه در ذاتش ‍ نباشد، و محتاج به انتفاع از غيرخود باشد، لذا در حق او گفته نمى شود: چرا چنين كردى ، و غرضت از اين كارچه بوده ؟!.