اﷲ معک

معنی کلمه اﷲ معک در لغت نامه دهخدا

اﷲ معک. [ اَل ْ لا هَُ م َ ع َ ] ( ع جمله اسمیه دعایی ) خدا با تو باد. خدا همراهت باد. غالباً در مقام وداع گویند :
چون یافتیم غریب و غمخوار
اﷲ معک بگوی و بگذار.نظامی.ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک
حق نگه دار که من میروم اﷲ معک.حافظ.

جملاتی از کاربرد کلمه اﷲ معک

جلوه گر چون بخرامی تو بود ذکر ملک بهر پاس تو زهر چشم یداللّه معک
اهلی سفر از خانقهت هست مبارک چون پیر مغان نعره الله معک زد
تو جگرگوشه مایی برو الله معک من چو دل یافته‌ام سوی جگر می نروم
دوش در خویش نمودم سفر اندر طلبت هاتفی گفت بمقصد رسی الله معک
«صبری بن محمّد قَبّانی» در ۱۹۰۸م / ۱۳۲۶ق در دمشق زاده شد. از دانشگاه سوریه در سال ۱۹۳۱ فارغ‌التحصیل شد و به روزنامه‌نگاری پرداخت، روزنامهٔ النضال را منتشر ساخت. به عنوان پزشک در ارتش عراق نه سال خدمت کرد. به دمشق بازگشت و به دانشکدهٔ علوم به تدریس پرداخت. برای مجلهٔ طبیبک (پزشکِ تو) شهرت یافت. در بیروت درگذشت و در دمشق دفن شد. آثار دیگر در پزشکی نگاشت که شهرت فراگیر یافت؛ طبببک معک (پزشکت همراهت)