[ویکی اهل البیت] آیه 3 سوره ابراهیم. الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَةِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَٰئِکَ فِی ضَلَالٍ بَعِیدٍ یعنی آنان که زندگانی دنیا را بر آخرت مقدم و محبوب تر دارند و خلق را از راه خدا باز دارند و آن راه راست را (به شک و شبهات) کج کنند، آنان در گمراهی بسیار دورند. همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و از راه خدا باز می دارند و می خواهند آن را کج نشان دهند؛ اینان در گمراهی دوری هستند. همانان که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند و مانع راه خدا می شوند و آن را کج می شمارند. آنانند که در گمراهی دور و درازی هستند. آنان که زندگی دنیا را از آخرت دوست تردارند و دیگران را از راه خدا باز می دارند و آن را منحرف می خواهند، سخت در گمراهی هستند. همانها که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح می دهند؛ و (مردم را) از راه خدا باز می دارند؛ و می خواهند راه حق را منحرف سازند؛ آنها در گمراهی دوری هستند! The ones who prefer the worldly life over the Hereafter and avert from the way of Allah, seeking to make it (seem) deviant. Those are in extreme error. Those who love the life of this world more than the Hereafter, who hinder (men) from the Path of Allah and seek therein something crooked: they are astray by a long distance.
جملاتی از کاربرد کلمه ایه 3 سوره ابراهیم
3 سوره : اگر از سُورْ، كه به معنى رفعت و منزلت و مرتبت است گرفته شده باشد.در اينجاهم (سوره ) (قرآن ) درجه و مرتبتى از قرآن است .
در اين هنگام آيه 2و 3 سوره 9صف در رد آن مسلمان فرصت طلب و تيرهدل كه به دروغ خود را قاتل آن كافر ستمگر وانمود ساخته بودنازل شده :
اين ماجرا در سال دوّم هجرى در مدينه واقع شده است . در سال هشتم هجرى نيز خداوند به مناسبت فتح مكّه مى فرمايد: (ويتمّ نعمته عليك )(445) يعنى : اين پيروزى براى اين است كه خداوند در آينده نعمت خود را بر شما تمام كند. چنانكه ملاحظه مى كنيد در هر دو آيه ((اتمام نعمت )) به صيغه فعل مضارع بيان شده است كه نشانه ى حدوث آن در آينده است ، ولى در آيه 3 سوره ى مائده كه به هنگام بازگشت از حجة الوداع در سال دهم هجرى و بعد از معرفى رهبرى معصوم در غدير خم نازل مى شود، اينگونه مى فرمايد: (اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى ) امروز نعمت خود را بر شما تمام كردم .
66- سلام خضر نبى به پيامبر (ص ) و على (ع ) روزى على (عليه السلام ) همراه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در يكى از راههاىمدينه عبور مى كردند ناگاه مردى بلند قامت و چهارشانه ... جلو آمد و بر پيامبر صلىالله عليه و آله و سلم سلام كرد و احترام شايانى نمود سپس رو به على (عليه السلام )كرد و گفت : سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو اى خليفه چهارم ، آنگاه بهرسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم رو كرد و گفت : آيا اين گونه نيست كه گفتم ؟رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: آرى چنين است . آن شخص ناشناس از آنجارفت على (عليه السلام ) از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پرسيد: اين چه لقبىبود كه اين مرد ناشناس به من داد و تو هم آن را تصديق كردى ، من خليفه ام چهارم هستم ؟پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: حمد و سپاس خدا را، همانگونه كه او گفت توخليفه چهارم هستى زيرا اولين خليفه آدم (عليه السلام ) است (85). و دومين خليفه داود(عليه السلام ) است .(86) و سومين خليفه هارون برادر موسى (عليه السلام ) است كهخليفه موسى شد(87) و خداوند در (آيه 3 سوره توبه ) مى فرمايد:
O كلمه ى ((عَرش )) در فرهنگ اسلام ، مركز فرماندهى و تدبير آفرينش است و مراد از ((استوى على العرش )) همان تسلّط و تدبير الهى است ، به دليل آيه ى 3 سوره يونس كه مى فرمايد: (ثمّ استوى على العرش يُدبّر الاَمر)
اين احتمال نيز وجود دارد كه اين چهار موضوع كه در قرآن ذكر شده محرمات اصلى وبنيادى و ريشهاى است (حتى منخنقه يعنى حيواناتى را كه خفه كرده اند و مانند آن كه درآيه 3 سوره مائده آمده نيز در اين چهار داخل است چون مردار محسوب مى شود) اما محرماتديگر از اجزاى حيوانات و يا انواع حيوانات مانند درندگان در درجه بعد قرار دارد و لذادر سنت پيامبر حكم تحريم آنها آمده است ، و به اين ترتيب حصر در آيه ، حصر حقيقى مىتواند باشد