[ویکی اهل البیت] آیه 105 سوره هود. یَوْمَ یَأْتِ لَا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ در آن روز که فرا رسد هیچ کس جز به فرمان خدا سخن نگوید، پس برخی شقی و بد روزگارند و بعضی سعید و خوشوقت. روزی که چون فرا رسد، هیچ کس جز به اجازه او سخن نمی گوید؛ پس برخی تیره بخت و برخی نیک بخت اند. روزی که چون فرا رسد هیچ کس جز به اذن وی سخن نگوید. آنگاه بعضی از آنان تیره بختند و نیکبخت. روزی که چون بیاید هیچ کس جز به فرمان او سخن نگوید و مردمان بعضی بدبخت باشند و بعضی نیکبخت. آن روز که (قیامت و زمان مجازات) فرا رسد، هیچ کس جز به اجازه او سخن نمی گوید؛ گروهی بدبختند و گروهی خوشبخت! The Day it comes no soul will speak except by His permission. And among them will be the wretched and the prosperous. The day it arrives, no soul shall speak except by His leave: of those (gathered) some will be wretched and some will be blessed.
جملاتی از کاربرد کلمه ایه 105 سوره هود
(و يا قوم اوفوا المكيال و الميزان بالقسط و لا تبحسوا الناس اشياءهم و لاتعثوا فىالارض مفسدين )، و ما در تفسير همين آيه در سوره هود بحث كرديم كه چرا كم فروشى ،افساد در زمين است .
جـالب ايـنـكـه در آيه 73 سوره هود مى خوانيم كه فرشتگان به او گفتند: اتعجبين من امرالله رحـمـة الله و بـركـاتـه عليكم اهل البيت انه حميد مجيد: (آيا از فرمان خدا تعجب مىكنى ؟ اين رحمت خدا و بركاتش بر خانواده شما است ، كه او حميد و مجيد است ).
از امام محمد باقر عليه السلام منقول است : هر كه سوره هود را هر جمعه بخواند، حقتعالى او را در قيامت در زمره پيغمبران مبعوث گرداند، و در قيامت گناهى از او ظاهر نشود.(298)
در آيات اين داستان تقديم و تاخير است ، البته تقديم و تاخير كه مى گوييم منظورماناين نيست كه اختلالى در ترتيب نزولى آن در هنگام تاليفش به وجود آمده باشد، بدينمعنى كه آيهاى كه در هنگام نزول مؤ خر بوده ، مقدم و بالعكس شده باشد بلكه منظورماناينست كه خداى تعالى گوشه هايى از داستان لوط را در غير آن محلى كه ترتيب طبيعىاقتضاء مى نمايد و داستانسرائى ايجاب مى كند، ذكر فرموده . و اين بخاطر نكته اى استكه فهماندن آن ايجاب مى كند. ترتيب داستان آنطور كه در سوره هود آمده و اعتبار هممساعد آنست ايجاب مى كرد، كه در اين سوره جمله (فلما جاءآل لوط ) تا آخر دو آيه - جلوتر از ساير آيات ودنبال آن دو آيه (و جاء اهل المدينة ) - تا آخر شش آيه - و سپس جمله (قالوابل جئناك ) - تا آخر چهار آيه - و آنگاه آيه (فاخذتهم الصيحة مشرقين ) - تاآخر آيات - قرار گرفته باشد.
و در الدرالمنثور است كه ابن ابى حاتم و ابن مردويه و ابو نعيم در كتاب (المعرفة )از على بن ابى طالب (عليه السلام ) روايت كرده اند كه گفت : هيچ مردى از قريش نيستمگر آنكه چند آيه از قرآن درباره اش نازل شده . مردى از آن جناب پرسيد در حق خودت چهآيه اى نازل شده ؟ فرمود: مگر سوره هود را نخوانده اى آنجا كه مى فرمايد: (افمن كانعلى بينة من ربه و يتلوه شاهد منه )، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) بربينه اى از پروردگارش بود و من شاهدى از او.
3. قرآن در سوره هود داستان و تاريخ برخى پيامبران خدا را بهتفصيل بازگو كرده است و (در ضمن بازديد تاريخ جانشينان نوح و يادآورى از اقوامىكه به بركت خدايى رسيدند يا دچار عذاب او شدند، اشاره اى به داستان ابراهيم مى كندكه در آن بركات الهى تحقق يافته ، و اين خود در ضمن بيان قصه قوم لوط است كهگرفتار عذاب شدند).
در اينجا ميهمانان - همانگونه كه در سوره هود آيه 70 آمده است - به او گفتند نترس و بهاو اطمينان خاطر دادند (قالوا لا تخف ).
مـنـظور از (حتى حين ) همان سه روز مهلتى است كه در آيه 65 سوره هود به آن اشارهشـده اسـت : فـعـقـروهـا فـقـال تـمتعوا فى داركم ثلاثة ايام ذلك وعد غير مكذوب : (آنهاشترى را كه به عنوان اعجاز آمده بود از پاى درآوردند و پيامبرشان صالح به آنها گفتسـه روز در خانه هايتان بهره گيريد، و بعد از آن منتظر عذاب الهى باشيد، اين وعده اىاست تخلف ناپذير).
و ما در تفسير سوره هود در آخر بحث هايى كه پيرامون داستان كشتى نوح داشتيم خبرى رانـقـل كـرديـم كـه راوى مـى گـفـت : ما در بعضى از قله هاى كوه آرارات كه نامش جودى استقـطـعـاتـى از چـوبـهـاى كـشـتـى نـوح را ديديم متلاشى شده بود، خواننده محترم بدان جامراجعه كند.