ایه 105 سوره بقره

معنی کلمه ایه 105 سوره بقره در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 105 سوره بقره. مَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ
هرگز کافران اهل کتاب و مشرکان مایل نیستند که بر شما (مسلمین) خیری از جانب خدایتان نازل شود، لیکن خدا هر که را بخواهد به فضل و رحمت خویش مخصوص گرداند، و خدا صاحب فضل عظیم است.
نه کافران از اهل کتاب و نه مشرکان، دوست ندارند که هیچ خیری از سوی پروردگارتان بر شما نازل شود، در حالی که خدا هرکه را بخواهد به رحمت خود اختصاص می دهد؛ و خدا دارای فضل بزرگی است.
نه کسانی که از اهل کتاب کافر شده اند، و نه مشرکان دوست نمی دارند خیری از جانب پروردگارتان بر شما فرود آید، با آنکه خدا هر که را خواهد به رحمت خود اختصاص دهد، و خدا دارای فزون بخشی عظیم است.
از میان اهل کتاب آنان که کافر شدند، و نیز مشرکان، دوست نمی دارند که از جانب پروردگار به شما خیری برسد. و حال آنکه خدا هر کس را که بخواهد به بخشایش خویش مخصوص می دارد. خدا صاحب فضلی بزرگ است.
کافران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد، اختصاص می دهد؛ و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.
Neither those who disbelieve from the People of the Scripture nor the polytheists wish that any good should be sent down to you from your Lord. But Allah selects for His mercy whom He wills, and Allah is the possessor of great bounty.
It is never the wish of those without Faith among the People of the Book, nor of the Pagans, that anything good should come down to you from your Lord. But Allah will choose for His special Mercy whom He will - for Allah is Lord of grace abounding.

جملاتی از کاربرد کلمه ایه 105 سوره بقره

پس منظور از اين ايمان مرتبه ديگرى از مراتب ايمان است ، غير آن مرتبه  اول كه در افراد معمولى يافت مى شود. در جلداول اين كتاب در تفسير آيه 130 سوره بقره نيز گفتيم كه براى هر يك از ايمان و اسلامو همچنين براى شرك و كفر مراتب مختلفى است كه بعضى فوق بعضى ديگر است .مرتبه اول از اسلام عبارت است از اينكه آدمى كلمه شهادتين را بر زبان جارى سازد، وبه ظاهر تسليم دستورات دين گردد. دنبال اين مرتبه ، مرتبه دوم اسلام است كه اولين مرتبه ايمان شمرده مى شود، و آن عبارت است از اينكه گوينده شهادتين قلبا به مضمون آن دو شهادت معتقد شود

عالم باشد، نه اينكه صورت ظاهرى عمل را ببيند و شهادت دهد بلكه بايد نيت درونىعامل هر عملى را بداند، و نبايد حاضر و غايب برايش فرق كند، بلكه بايد داناى به عمل حاضر و غايب هر دو باشد همچنانكه در تفسير آيه سوره بقره نيز بدان اشاره نموديم .

توضيح اينكه : اهل كتاب ، مخصوصا يهود هنگامى كه با آن همه نشانه هاى روشن دربرابر حق تسليم نشدند و آگاهانه به لجاجت و عناد برخاستند، و در صحنه هاى مختلفاين خلاف گويى و خلافكارى آگاهانه را تكرار كردند تدريجا به صورت يك طبيعتثانوى براى آنها شد، گويى به كلى افكارشان مسخ و چشم و گوششان كور و كر شدو چنين كسانى به جاى اينكه در زندگى به پيش بروند به قهقرا و عقب بازمى گردندو اين است جزاى آنهايى كه حق را دانسته انكار مى كنند. و اين در حقيقت شبيه همان چيزى استكه در آغاز سوره بقره آيه 6 به آن اشاره شده است .
5 - در حديثى از امام على بن الحسين (عليهماالسلام ) مى خوانيم كه پيامبر اكرم (صلىالله عليه و آله و سلم ) فرمود: كسى كه چهار آيه ازاول سوره بقره و آية الكرسى و دو آيه بعد از آن و سه آيه از آخر بقره را بخواند،هرگز ناخوشايندى در خودش و مالش نمى بيند و شيطان به او نزديك نمى شود، وقرآن را فراموش نمى كند.
در قـرآن مـجـيـد آيـات مـتـعـددى بـه ايـن واقـعـيـت اشـاره مـى كـنـد كـه مـا درذيل آيه 7 سوره بقره و... به آن اشاره كرده ايم .
ايـن آرامـش مـمـكـن اسـت جـنـبـه عـقـيـدتـى داشـتـه بـاشـد، وتـزلزل اعـتـقـاد را بر طرف سازد، يا جنبه عملى ، به گونه اى كه ثبات قدم و مقاومت وشكيبائى به انسان بخشد، و البته به تناسب بحثهائى كه گذشت و تعبيرات خود آيهدر اينجا بيشتر ناظر به معنى اول است ، در حالى كه در آيه 248 سوره بقره در داستانطالوت و جالوت بيشتر روى جنبه هاى عملى تكيه دارد.
و اما اين سؤ ال كه چگونه سجده براى غير خدا امكان پذير است و آيا براستى فرشتگانبراى خدا به خاطر اين آفرينش عجيب سجده كردند، و يا سجده آن براى آدم بود، پاسخآنرا در ذيل همان آيات مربوط به آفرينش آدم در سوره بقره بيان كرديم (به جلداول تفسير نمونه صفحه 127 مراجعه فرمائيد)
مصرف گوشت خوک و محصولات ناشی از آن در اسلام شدیداً نهی شده‌است. منشأ این باور در ۱۷۳ سوره بقره: