اینه دان

معنی کلمه اینه دان در لغت نامه دهخدا

( آینه دان ) آینه دان. [ ی ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) رَبعه. آینه نیام. رجوع به آیینه دان شود.

معنی کلمه اینه دان در فرهنگ فارسی

( آینه دان ) ( اسم ) قاب آیینه آینه نیام .

جملاتی از کاربرد کلمه اینه دان

چنته یا آینه دان یکی از دستبافت‌های عشایر قشقایی فارس است که توسط زنان بافته شده و از آن به عنوان کیسه یا کیف جهت حمل وسایل شخصی نظیر پول، توشه راه، فشنگ و… استفاده می‌شود. دختران و زنان عشایر از همان کودکی بافت چنته را فرا گرفته و هنگام رسیدن به سن ازدواج برای خانواده‌های خود چنته‌های مرغوب می‌بافند.
از دم و دمدمه آیینه دل تیره شود جهت آینه بر آینه دان می‌لرزی
شمشیر را ز حبس چه بازار بشکند ؟ آینه را چه عیب ز آینه دان بود؟
از جلای دل خود هر که به تن پردازد ساده لوحی است که بر آینه دان می لرزد
خورشید نقاب رخ چون یاسمن کیست؟ پیراهن صبح آینه دان بدن کیست؟
صورت چه پذیرد ز نظر بی دل روشن بی آینه در باز مکن آینه دان را
نیست حاجت به نقاب آن رخ چون آینه را پرده شرم و حیا آینه دان است او را
حسن از پرده محال است که آید بیرون روی چون آینه را به آینه دان می دانیم
نیست امروز غم روی زمین بر دل من دایم این آینه را آینه دان از گل بود
گر به زمین بسپری نعل سمند جلال آینه دانی شود سربه سر این خاکدان
سر رتبه ز می یافته و چرخ ز خورشید بی آینه قدری نبود آینه دان را